مبرى مبعوث نخواهد شد) و مژده دهنده به بهشت و بيم كننده از عذاب گردانيده (پس چون به همه احوال آگاه بود) با شكم گرسنه از دنيا بيرون رفت (از لذات و خوشى آن بهره مند نگرديد) و به آخرت با سالم ماندن (از جميع معاصى) وارد شد، سنگى به روى سنگى نگذاشت (بنائى نساخت) تا اينكه راه خود را پوئيده (زندگانى خويش را به سر رسانده) دعوت پروردگارش را اجابت نمود (از دنيا رفت) پس چه بسيار بزرگ است احسان و نيكوئى خدا به ما از اينكه نعمت وجود آن حضرت را به ما عطاء فرموده كه براى ما پيشروى است كه از او پيروى ميكنيم، و پيشوائى است كه گام در جا پاى او مى نهيم (و من در همه زندگانى از آن بزرگوار پيروى نمودم به طورى كه) سوگند به خدا بر اين جبه خود چندان پينه دوختم تا اينكه از دوزنده آن شرمنده شدم، و گوينده اى به من گفت: آيا آن را (بعد از اين همه پينه) از خود دور نميكنى؟ گفتم از من دور شو كه عند الصباح يحمد القوم السرى يعنى هنگام بامداد از مردم شب رو سپاسگزارى ميشود (جمله عند الصباح يحمد القوم السرى مثلى است گفته ميشود براى كسى كه رنج بر خود تحميل مينمايد تا آسايش يابد، چنانكه كاروان در گرماى تابستان چون به شب راه روند و از بيخوابى رنج برن
د بامداد كه به منزل رسيده از سختى گرما رهيدند، مورد تمجيد شنونده ها قرار خواهند گرفت.
خطبه 160-در بيان صفات پيامبر
از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است (در مدح پيغمبر اكرم و اندرز به مردم): خداوند حضرت مصطفى را برانگيخت با نور (نبوت) روشن كننده (دلهاى جهانيان) و با حجت و دليل آشكار (معجزات) و راه هويدا (دين اسلام) و كتاب راهنما (قرآن كريم) اهل بيت او بهترين اهل بيت و شجره او (پدران آن حضرت) بهترين شجره است، و شاخه هاى آن شجره مستقيم و راست است (اهل بيت آن بزرگوار از افراط و تفريط يعنى تجاوز و تقصير در حق منزه و مبرى هستند) و ميوه هاى آن فرو ريخته (علوم و معارفشان در دسترس همگان است) به دنيا آمدنش در مكه و هجرتش به مدينه است، در آنجا نام او بلند شده آوازه دعوتش منتشر گرديد (اهل آنجا كه آنها را انصار ناميدند آن حضرت را در جنگيدن با كفار و شكست دادن دشمنان يارى نمودند) خداوند او را فرستاد با دليل كافى (قرآن كريم بر سائر معجزات آن بزرگوار براى اثبات نبوت كافى است) و پند شافى (سنت و احكام آن حضرت كه بيماريهاى دلها را بهبودى ميبخشد) و با دعوت تدارك كننده (بسوى اسلام كه آنچه از امر دين و دنيا در ايام جاهليت از بين رفته بود برقرار نمود) بوسيله آن حضرت احكام شرعيه كه معلوم نبود آشكار و بدعتهاى نادرست (زمان جاهليت)
نابود و احكاميكه آنها را (در قرآن و سنت) بيان نموده هويدا گردانيد، پس كسى كه دينى غير از اسلام بطلبد شقاوت و بدبختيش محقق و بند (سعادت و نيكبختى) او گسيخته، و برو در افتادنش (به آتش) سخت است، و باز گشت او (در قيامت) به اندوه بسيار و عذاب دردناك ميباشد، و (بنابراين) من توكل به خدا مينمايم همچون توكل كسى كه چشم از همه پوشيده به سوى او گشوده است، و راهى (توفيق عمل به اسلام) را كه (رونده را) به بهشت ميرساند، و رضاء و خوشنوديش را بدست مى آورد از او درخواست مينمايم.