خطبه 077-نيايش - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 077-نيايش


از سخنانى است كه آن حضرت عليه السلام بوسيله آن دعا مى فرمايد (و كيفيت استغفار و طلب آمرزش را به مردم ياد مى دهد، و استغفار معصومين از انبياء و ائمه اطهار عليهم السلام به جهت آموختن به خلق است، زيرا آنان هيچگاه معصيت و نافرمانى حقتعالى نكرده اند تا درصدد استغفار و طلب آمرزش برآيند:) خدايا بيامرز آنچه (گناهى) را از من كه تو به آن داناترى، پس اگر من باز گردم (دوباره مرتكب آن شوم) تو آمرزش را به من باز گردان، خدايا بيامرز آنچه كه من با خود وعده كرده ام (اطاعت و بندگى كه انجام آنرا عهده گرفتم) و وفاى به آن عهد را از من نيافتى، خدايا بيامرز آنچه كه من به آن بسوى تو به زبانم تقرب مى جويم و دلم برخلاف آنست (در اول امر براى تقرب عبادت و بندگى نمودم و بعد از آن انديشه هائى مانند ريا و خودنمائى در خاطرم آمد) خدايا بيامرز اشاره هاى گوشه هاى چشم را (كه بگوشه چشم اشاره كند تا مومنى را آزار رسانده يا به غيبت و بدگوئى او زبان گشايد) و گفتارهاى بيهوده و آرزوهاى دل و لغزشهاى زبان مرا.

خطبه 078-پاسخ اخترشناس


از سخنان آن حضرت عليه السلام است كه به بعضى از اصحاب خود (عفيف برادر اشعث ابن قيس) فرمود آنگاه كه عازم رفتن بجنگ با خوارج بود، او به آن بزرگوار عرض كرد: يا اميرالمومنين اگر در اين هنگام (بسوى خوارج) روانه شوى مى ترسم ظفر نيافته بمقصود خويش نرسى، و اين اطلاع را از علم نجوم دانسته ام، حضرت فرمود: آيا گمان دارى كه تو ساعتى را نشان مى دهى كه هر كه در آن سفر كند بلا و بدى از او دور گردد؟ و بر حذر مى دارى از ساعتى كه هر كه در آن روانه شود زيان و سختى او را فرا گيرد؟ كسيكه اين سخنان تو را باور نمايد قرآن را دروغ پنداشته (در قرآن كريم س 27 ى 65 مى فرمايد: قل لايعلم من فى السموات و الارض الغيب الا الله يعنى بگو هر كه در آسمانها و زمين است ناآمده و پوشيده را نمى داند مگر خدا) و براى بدست آوردن آنچه دوست دارد و دورى از ناپسنديها از طلب يارى از خدا بى نياز گرديده، و سزاى گفتار تو آن است كه هر كه به فرمانت رفتار نمايد بايد تو را حمد و سپاس گزارد نه پروردگارش را، زيرا تو گمان دارى كه توئى آنكه او را به ساعتى راهنمائى كرده اى كه در آن سود بدست آورده از زيان ايمن گشته است. بعد از آن حضرت به مردم رو نموده فرم

ود: اى مردم از آموختن نجوم بپرهيزيد (و آنرا ياد نگيريد) مگر به قدرى كه در بيابان يا در دريا (براى دانستن راهها در سفر و شناختن اوقات عبادت و بندگى و تعيين قبله و مسير كشتى و مانند آنها) به آن راه يافته شود (حاجت داشته باشيد، در قرآن كريم س 6 ى 97 مى فرمايد: و هو الذى جعل لكم النجوم لتهتدوا بها فى ظلمات البر و البحر، قد فصلنا الايات لقوم يعلمون يعنى او است خداوندى كه ستاره ها را براى شما قرار داد تا در تاريكيهاى بيابان و دريا به آنها راه بيابيد، و ما براى مردم دانا نشانه هاى قدرت خود را بيان كرديم) زيرا نتيجه آموختن نجوم كهانت و غيب گوئى گردد، و (كهانت صنعتى است كه داراى آن به كمك ديو و جن از غيب و پوشيده خبر مى دهد و در ميان مردم فتنه و فساد كند، و كار منجم از جهت غيب گوئى و ربط دادن كواكب و ستارگان را در سود و زيان و سعد و نحس اوقات و نوميد كردن مردم را از خدا و اميدوار نمودن به گفتار و كردار خود و اعتقاد به درستى آن مانند عمل و اعتقاد شخص كاهن است پس از جهت گمراهى خويش و گمراه كردن ديگران) منجم مانند كاهن است و كاهن مانند ساحر (سحر سخنى است كه ساحر مى گويد، يا طلسمى است كه مى نويسد و به سبب آن بديگرى زيان

وارد مى سازد، مانند آنكه ميان زن و شوهر و دوستان را جدائى انداخته آنها را با يكديگر دشمن مى نمايد) و ساحر مانند كافر است، و (سزاى) كافر (معذب بودن) در آتش است (پس بگفتار و كردار منجم اعتماد ننمائيد) سفر كنيد بكمك و همراهى از اسم خدا (كه البته حق تعالى زيان سفر را از مسافر دور خواهد كرد. حضرت در همان ساعت بجنگ خوارج رفت و فتح و فيروزى نصيب او گرديد، و اين كلام بزرگترين دليل است بر بطلان نادرستى قول منجمين).

/ 441