حکمت 241 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 241


امام عليه السلام (درباره كارهاى دشوار) فرموده است: بهترين اعمال و كارها كارى است كه نفس خود را به انجام آن به اجبار وادارى (زيرا پاداش به اندازه رنج داده مى شود، و از اين رو پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرموده است: افضل الاعمال احمزها يعنى بهترين كردارهاى شايسته دشوارترين آنها است).

حکمت 242


امام عليه السلام (درباره خداشناسى) فرموده است: خداوند سبحان را شناختم به هم خوردن اراده هائى كه شخص در آنها پايدار است، به باز شدن گره ها (ى انديشه ها و كارها، پس به هم خوردن اراده ها دليل است كه آدمى را مالك و آفريننده اى است كه عنان اختيار او در چنگ خود دارد، و اينكه گاهى اراده شخص انجام مى شود براى آن است كه يكباره از تصميم گرفتن دست نكشد).

حکمت 243


امام عليه السلام (درباره رنج و خوشى دنيا) فرموده است: تلخى (رنج به خود هموار نمودن) دنيا شيرينى (نيكبختى) آخرت است، و شيرينى (دلبستگى به لذت) دنيا تلخى (عذاب و كيفر) آخرت است (زيرا رنج به خود هموار كردن براى آخرت مستلزم كار كردن براى آن است كه به لذت و خوشى و ثواب و پاداش آن سرا مى رسد، و اما دلبستگى به لذت و خوشى دنيا مستلزم غفلت از آخرت و ترك عمل و كار براى آن است كه به تلخى عذاب و كيفر پايان مى يابد).

حکمت 244


امام عليه السلام (درباره حكمتهاى بعض احكام شرعيه) فرموده است: خداوند واجب گردانيد ايمان را به جهت پاك كردن (دلهاى بندگانش) از شرك، و واجب گردانيد نماز را به جهت منزه بودن از كبر و سركشى، و واجب نمود زكوه را براى وسيله بودن روزى (فقراء) و روزه را براى آزمايش اخلاص مردم، و حج (به مكه رفتن) را براى قوت يافتن دين (چون بر اثر گرد آمدن طوائف مختلفه عظمت و بزرگى اسلام آشكار مى گردد) و جهاد را براى ارجمندى اسلام (و شكست دادن كفار) و امر به معروف (فرمان دادن به كار پسنديده) را براى اصلاح عوام (و سوق دادن آن به راه سعادت و نيكبختى) و نهى از منكر (باز داشتن از كار ناشايسته) را براى جلوگيرى (معاصى و گناهان) از كمخردان، و صله رحم (پيوند به خويشان) را براى زياده شدن عدد (ايشان، چون در پيوند خويشان با هم عدد انصار و ياورانشان بسيار گردد) و قصاص (كشتن كشنده يا زخم زدن زخم زننده) را براى محفوظ بودن خونها، و برپا داشتن حدود (انجام دادن كيفرهائى كه مثلا براى ميگسار و روزه خوار و زناكار مقرر گشته) را براى اهميت دادن به حرامها و نهى شده ها، و نياشاميدن شراب را براى محفوظ داشتن خرد (از فساد و بدى) و دورى از دزدى را

براى به كار داشتن پاكدامنى (از دست درازى به مال مردم) و زنا نكردن را براى درست ماندن نسب و خويشى (چون زنا نسب را مشتبه سازد و باعث اختلال نظام عالم شود) و ترك لواط را براى بسيار شدن نسل و فرزندان، و شهادتها را براى كمك خواستن بر انكارشده ها (تا بر اثر انكار حقوق كسى پايمال نشود) و دروغ نگفتن را براى نمايان ساختن بزرگى راستى (كه آسايش مردم وابسته به آن است) و سلام و درود (بر يكديگر) را براى ايمنى و آسودگى از جاهاى ترس (چون مراد از سلام عليكم آن است كه بين من و شما زد و خوردى نيست بلكه صلح و آشتى است) و امامت و پيشوائى را براى نظم و آرامش (كارهاى) مردم (زيرا امام و پيشواى توانا ستمگر را از ستمگرى باز داشته و حق مظلوم و ستمكشيده را بستاند و كارها نظم و آرامش گيرد) 20 و طاعت و پيروى (از امام) را براى بزرگ شمردن (مقام) امامت (چون از امامت بهره اى نمى رسد مگر به پيروى مردم از او).

/ 441