خطبه 202-در قدرت خداوند
از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است (در قدرت نمائى و توانائى خداوند سبحان راجع به شگفتى آفرينش آسمانها و زمين و كوهها): از (آثار) توانائى و سلطنت خداوند متعال و شگفتى آفرينشهاى نيكوى او آن است كه از آب درياى گود بر هم ريخته بسيار موج زننده زمين خشك بى حركت را آفريد، پس از (بخار) آن آب طبقات بر روى هم قرار گرفته آسمانها را ايجاد فرمود، و آنها را بعد از با هم بودن از يكديگر جدا و ممتاز ساخته هفت آسمان گردانيد، پس به امر و فرمان پروردگار خود را نگاهداشته و به جائيكه بر ايشان تعيين فرموده بود قرار گرفتند (پراكنده نشدند) و استوار گردانيد زمين را در حاليكه آب كبود بيحد و اندازه و درياى تسخير شده (به فرمان حق تعالى) آن را بر پشت دارد، و آن دريا در برابر امر و فرمان خدا رام و در مقابل بزرگى او فروتن و از ترس او جريان و روانى او متوقف است، و تخته سنگهاى بزرگ سخت و تپه هاى بلند و كوههاى آن را آفريد و آنها را در جاى خود استوار نموده در قرارگاه شان نگاهداشت، پس سرهاى آنها كوهها را بسيار بلند نمود و بلندى آنها را به اطراف كشاند، و آنها را براى زمين ستون قرار داد، و در آن فرو برد به قسمى كه ميخهاى زمين گر
ديدند، پس زمين متحرك ساكن شد از اينكه اهل خود را بجنباند، يا با بارش (در آب) فرو رود، يا از جائى به جائى برود، پس منزه است خداوند توانائى كه زمين را بعد از موج زدن آبهاى آن نگاه داشت، و آن را پس از رطوبت و ترى اطرافش خشك گردانيد، و براى آفريدگانش جاى آرامش قرار داد، و آن را براى ايشان گسترانيد روى درياى ژرف ساكن بى جريان، و ايستاده بى حركت (همه آن يكباره از جاى خود حركت نمى كند تا زمين را بر پشت خويش بجنباند) بادهاى سخت آن دريا را زيرورو مى كند، و ابرهاى پر باران (بر اثر باريدن) آن را به جنبش مى آورد، و در اين آثار عبرت و پند است براى كسى كه از خداوند متعال مى ترسد (چون كسى كه نمى ترسد توجهى به آنها ندارد).
خطبه 203-در نكوهش اصحاب
از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است (در شكايت از اصحاب خود هنگاميكه در جنگ با اهل شام سستى نموده و به بهانه از انجام فرمان آن بزرگوار خوددارى كردند): بارخدايا هريك از بندگان تو كه گفتار ما را كه به عدل و درستى نه جور و ستم و براى اصلاح دين و دنيا نه فساد و تباهكارى مى گوئيم بشنود و بعد از شنيدن آن را نپذيرد، سببى براى مخالفت او نيست مگر بازگشت از يارى تو، و كاهلى از ارجمند گردانيدن دين تو، پس اى بزرگتر همه گواهان تو و جميع آن را كه در زمين و آسمانهايت سكنى داده اى (از جن و انس و فرشتگان) بر (مخالفت) او (مرا كه بى اعتنائى به دين تو است) گواه مى گيريم (به اينكه در تبليغ امر تو كوتاهى نكرده ام) پس بعد از اين گواه گرفتن، تو بى نياز كننده اى (ما را) از يارى او، و او را به گناهش (مخالفت با ما) گيرنده اى.
خطبه 204-آفريدگار بى همتا
از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است (در بعضى از صفات حق تعالى): سپاس خداوند را سزا است كه از مانند بودن به آفريدگان (در ذات و صفات) برتر، و بر گفتار وصف كنندگان غالب و عاجز كننده است (هيچكس توانائى ندارد حقيقت او را وصف نمايد) و به شگفتيهاى آفرينش خود براى بينايان آشكار و از انديشه صاحبان وهم و گمان به بزرگى ارجمنديش پنهان است (به همه چيز) دانا است بدون آموختن از ديگرى و بدون احتياج به افزودن و بدون استفاده (زيرا آموختن و افزودن و استفاده بردن مستلزم جهل و نقصان است و آن از عوارض امكان است، نه واجب) بى تامل و انديشه اى آفريننده همه آفريده ها است، خداوندى است كه تاريكيها او را احاطه نمى كند، و از روشنيها روشنى نمى طلبد، شب او را در نمى يابد، و روز او را فرا نمى گيرد (زيرا منزه از جسميت و زمان و حركت است) دريافتن او (اشياء را) به وسيله ديده ها نيست (زيرا ذات او عين ديده و ديده او عين ذات او است) و علم او به سبب آگاه شدن از غير نمى باشد (زيرا از چيزى بى خبر نيست تا خبر گيرد، و بعلاوه خبر گرفتن مستلزم جهل است كه در واجب راه ندارد).
قسمتى از اين خطبه است درباره پيغمبر صلى الله عليه و آله: خداوند حضرت رسول را فرستاد با نور (علم و نبوت) و او را (بر همه خلايق) در برگزيدن (به رسالت) مقدم داشت، و به وسيله او گشاديها و پراكندگيها را به هم بست (اختلال نظم عالم و تباهكاريها را اصلاح نمود) و با (توانائى) او شكست داد آنان را كه هميشه غالب بودند (آن حضرت را بر كفار و مشركين و منافقين مسلط فرمود) و به توسط او مشكل را آسان و ناهموارى را هموار گردانيد تا اينكه گمراهى را از راست و چپ (شرق و غرب) دور ساخت.