حکمت 361 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 361


امام عليه السلام (در نكوهش تباهكاران و زمان آن) فرموده است: مى آيد بر مردم روزگارى كه به جا نمى ماند در ايشان از قرآن مگر نشانه اى (نوشتن و خواندن بى انديشه در معانى و حقايق آن) و از اسلام مگر نامى (گفتن شهادتين بى عمل نمودن به احكام آن) در آن روز مسجدهاشان از جهت ساختمان (و زينت و آرايش) آباد است و از جهت هدايت و رستگارى ويران (چون پرهيزكار و هدايت كننده در آنها يافت نمى شود) ساكنان و آباد كنندگان آنها (كسانى كه در مسجدها گرد مى آيند) بدترين اهل زمين هستند (زيرا) از آنها فتنه و تباهكارى بيرون آيد و در آنها معصيت و گناه جا گيرد، برمى گردانند در آن فتنه هر كه را كه از آن كناره گيرد، و به سوى آن مى برند هر كه را از آن مانده است، خداوند سبحان مى فرمايد: به حق خودم قسم ياد كرده ام كه فتنه و تباهكارى را بر آن مردم برانگيزم طورى كه بردبار خردمند در (رهائى از) آن سرگردان ماند، و محققا (آنچه را كه فرموده) به جا مى آورد، و ما از خدا گذشت از لغزش غفلت و بى خبرى را درخواست مى نمائيم (تا مانند فتنه جويان به كيفر جاويد گرفتار نشويم).

حکمت 362


روايت شده است كه امام عليه السلام كمتر مى شد كه بر منبر نشيند مگر آنكه پيش از خطبه خواندن (درباره پرهيزكارى) مى فرمود: اى مردم، از خدا بترسيد كه هيچكس بيهوده آفريده نشده تا بازى كند، و خودسر رها نگشته تا كار بيجا انجام دهد، و نيست دنياى او كه خود را برايش آراسته و نيكو نموده عوض و جاگير آخرتى كه آن را به نگريستن نزد او زشت وانموده است، و نيست مغرور و فريفته اى كه به بالاترين همت و كوشش خود از دنيا فيروزى يافته باشد مانند ديگرى كه از آخرت به كمترين نصيب و بهره خويش دست يافته (زيرا اگر شخص پادشاهى روى زمين به دست آورد با كسى كه كار كوچك كم بهره اى براى آخرت انجام دهد يكسان و برابر نمى باشد چون فيروزى او با همه گرفتاريها و اندوههاى بيشمار به پايان رسيده و نيست گردد و فيروزى ديگرى هميشگى بوده هيچ غم و اندوهى به آن راه نخواهد يافت).

حکمت 363


امام عليه السلام (درباره خوهاى پسنديده و شايسته) فرموده است: هيچ شرف و بزرگى بالاتر از اسلام (كه به سعادت دنيا و آخرت مى رساند) و هيچ عزت و ارجمندى ارجمندتر از پرهيزكارى (ترس از خدا و اطاعت او) و هيچ پناهگاهى نيكوتر و استوارتر از ورع (باز ايستادن از گناهان و شبهات) و هيچ شفيع و خواهشگرى پيروزتر و رهاننده تر از توبه و بازگشت نيست (زيرا توبه نيازمند به اذن نيست ولى انبياء و اولياء و مومنين تا براى گناهكاران اذن شفاعت نيابند دم نگشايند چنانكه در قرآن كريم س 42 ى 25 مى فرمايد: و هو الذى يقبل التوبه عن عباده و يعفوا عن السيئات يعنى اوست خدائى كه توبه بندگانش را مى پذيرد و از گناهان (آنها) مى گذرد، و در س 2 ى 255 مى فرمايد: من ذاالذى يشفع عنده الا باذنه يعنى كيست آنكه (روز قيامت) در پيشگاه او (گناهكارى را) شفاعت كند مگر به اذن و فرمان او) و هيچ گنجى بى نياز كننده تر از قناعت، و هيچ دارائى فقر را جلوگيرتر از تن دادن به روزى رسيده نمى باشد، و هر كه به آنچه به او رسيده اكتفاء نمايد به آسودگى پيوسته و در آسايش فرود آمده، و رغبت و ميل به دنيا كليد سخت ترين رنج و مركب گرفتارى است، و آز و گردنكشى و رشك شخص

را به افتادن در گناهان مى خوانند، و بدكارى همه بديها و زشتيها را گرد مى آورد (در بر دارد).

/ 441