حکمت 470 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 470


امام عليه السلام (در نكوهش به رنج انداختن دوست) فرموده است: بدترين برادران (دوستان) كسى است كه براى او شخص به رنج افتد (دوستى با او سبب آزار و رنج گردد. سيدرضى رحمه الله فرمايد:) زيرا تكليف يعنى زياده از طاقت سبب مشقت و رنج است و آن شر و بدى است كه لازم برادر و دوستى است كه براى او رنج برده مى شود پس او بدترين برادران مى باشد.

حکمت 471


امام عليه السلام (درباره از دست دادن دوست) فرموده است: هر گاه مومن برادر (دوست) خود را به خشم آورد (يا شرمنده گرداند) پس با او جدائى نموده است (خشم آوردن يا شرمنده ساختن سبب جدائى است. سيد رضى رحمه الله فرمايد:) گفته مى شود: حشمه و احشمه هر گاه او را به خشم آورد، و گفته شده است: (به معنى) او را شرمنده سازد، و احتشمه (يعنى) خشم يا شرمندگى را براى او خواهد و آن گمان بردن به جدائى او است).

كلمات غريب


کلمه غريب 001

در اين فصل بيان مى كنيم چند فرازى از آنچه برگزيده شده (در اين كتاب) از سخن آن حضرت عليه السلام كه معنى آن دور از فهم و به تفسير و بيان نيازمند است. در گفتار آن حضرت عليه السلام است (كه از عظمت و بزرگى حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) خبر داده): چون وقت آن برسد آقاى بزرگوار و پيشواى دين (از پنهان بودن و نگرانى آشكار گرديده بر مقام سلطنت و خلافت خود) مستقر و پابرجا گردد، پس (مومنين از اطراف جهان) نزد آن بزرگوار گرد آيند چنانكه پاره هاى ابر در فصل پائيز گرد آمده به هم مى پيوندد (اين فرمايش صريح است به اينكه امام زمان عليه السلام زنده و از دشمنان پنهان و در روى زمين سير مى كند و هر وقت خدا بخواهد آشكار مى شود، سيدرضى عليه الرحمه فرمايد:) يعسوب الدين يعنى سرور بزرگوار و زمامدار كارهاى مردم در آن روز (و فرمايش آن حضرت ضرب بذنبه يعنى امام زمان پس از نگرانى پابرجا مى گردد، زيرا يعسوب در لغت به معنى پادشاه زنبور عسل است كه بيشتر از روز را به دو بالش پرواز مى نمايد، و چون دم به زمين گذارد حركت و پرواز را ترك نموده مستقر مى شود) و قزع پاره هاى ابر است كه (رقيق و نازك است خواه آبدار و خواه) بى آب و باران ب

اشد (چنانكه لغت نويسان معنى آن را به طورى كه بيان شد ضبط نموده اند: و اينكه اصحاب حضرت قائم عليه السلام را به پاره هاى ابر پائيز تشبيه نموده براى آن است كه پائيز اول زمستان است و ابرهاى پراكنده در آن هنگام به زودى به هم مى پيوندند).

/ 441