ترجمه نهج البلاغه

محمد بهشتی

نسخه متنی -صفحه : 258/ 174
نمايش فراداده

حکمت 066

هنگامى كه به آرزوهايت نرسيدى، غمين و اندوهگين مشو و به هر حال هستى باك نداشته باش.

حکمت 067

نمى بينى نادان را مگر آنكه كارش يا افراط است يا تفريط.

حکمت 068

چون عقل و خرد به حد كمال رسد، پرگوئى كاهش يابد.

حکمت 069

روزگار تن را فرتوت، و آرزوها را تازه و نو مى سازد، و مرگ را نزديك و اميد را دور مى گرداند، هر كه به آن دسترسى يابد از پا درآيد، و آنكه مقهور دنيا نگشت و چيزى نجست، گرفتار سختى گرديد.

حکمت 070

آنكس كه خويشتن را پيشواى مردم نمود، بايد پيش از تعليم مردم خود را تعليم دهد، و بايد ادب آموختن او با رفتار و روشش پيش از ادب آموختنش به زبانش باشد، و آنكه آموزگار و پروردگار خود باشد، بيشتر سزاوار احترام است تا آنكه آموزگار و پروردگار مردم شود.

حکمت 071

نفسى كه مرد مى كشد، گامى است كه او را به اجلش نزديك مى كند.