ترجمه نهج البلاغه

عزیزالله جوینی

نسخه متنی -صفحه : 398/ 392
نمايش فراداده

حکمت 464

و گفتند او را- عليه السلام: اگر تغيير دهى سفيده (موى) خود را اى اميرمومنان، تا بترسد دشمن! پس گفت- عليه السلام: رنگ كردن زينت است، و ما گروهى ئيم در مصيبت (گرفتار). (سيدرضى فرمايد): مى خواست به آن (سخن، مصيبت)

حکمت 467

و گفت او- عليه السلام، مر زياد پسر ابيه (را)، به درستى كه خليفه گردانيد او را به جاى عبدالله پسر عباس بر فارس و عملهاى آن، در سخن دراز(ى) كه واقع شد ميان ايشان، نهى كرد او را در آن (كلام) از مقدم داشتن خراج (و زياده از قدر معين گرفتن): استعمال كن عدل را و حذر كن از جور و ظلم، به درستى كه جور باز گردد (به) ازخان و مان بيرون كردن، و ظلم وا خواند وا شمشير (و محاربه).

حکمت 468

و گفت- عليه السلام: كه سخت ترين گناهان آن است كه آنچه سبك شمرد آن را صاحب آن.