ترجمه نهج البلاغه

محمد علی انصاری قمی

نسخه متنی -صفحه : 305/ 214
نمايش فراداده

حکمت 036

آن حضرت عليه السلام بهنگاميكه بسوى شام ره مى سپردند، بكشاورزان انبارى برخورد شدند، و آنها از مركبها پائين جسته به شتاب پيش روى حضرتش ايستادند، حضرت فرمودند: اين چه كارى بود شما كرديد؟ گفتند خوبى است از ما كه بزرگان را بدان احترام ميكنيم، فرمودند: سوگند با خداى امراى شما بدين كار از شما سودى نبردند لكن شما بدينوسيله خويش را در رنج افكنده، و در آخرتتان بدبخت خواهيد شد، و چه اندازه بزرگ است رنجى كه عذاب خدا را در پى داشته باشد، و چه اندازه سودمند است آسايشى كه توام با ايمنى از آتش دوزخ باشد.

حکمت 037

آن حضرت عليه السلام بجناب امام حسين سلام الله عليه فرمودند: فرزند جانم چهار چيز (از اخلاق) را با چهار چيز ديگر (از افعال) را از من فراگير كه با نگهداشتن آنها هر كار كنى تو را زيان نرساند (آن چهار چيزيكه در اخلاق است آنست كه) بى نياز كننده ترين بى نيازيها عقل و خردمندى است، بالاترين فقرها نادانى و بيخردى است، ترسناكترين ترسها خودپسندى است، گراميترين بزرگيها خوش خوئى است (دانشمند فقير جز از خدا منت نكشد، داراى نادان همه از خلق منت پذيرد خود پسند با كسى انس نگيرد، خوشخوى دلهاى نيكان را بدام در كشد، و آن چهار چيزيكه در افعال است آنست كه) سخت بپرهيز از دوستى كردن با نادان كه او به اراده سود رساندن بزيانت درافكند سخت بپرهيز از دوستى كردن با بخيل كه او بهنگام نيازمندى خويش را از تو كنار ميكشد. سخت بپرهيز از دوستى كردن با گنهكار كه او تو را ببهاى پست و ناچيزى فروختن خواهد. سخت بپرهيز از دوستى كردن با مرد دروغگو كه او همچون سرابى است كه آب نمايد دور را بر تو نزديك و نزديك را از تو دور ميسازد.

حکمت 038

مادام كه نوافل و مستحبات فرائض و واجبات را زيان رسانند( بجاى آوردن آنها) باعث نزديكى به خداوند نباشد.

حکمت 039

خردمند را زبان پشت دل، و بيخرد را دل پشت زبان است. سيدرضى رحمه الله عليه گويد: اين از معانى ارجمند و دلپذير است، و مقصود اينست كه خردمند زبانش را رها نميكند مگر بعد از مشورت و صوا بديد فكر و انديشه، لكن نادان تراوشات زبانى و ريخت و پاشهاى كلاميش بر رجوع بفكر و تامل بر رايش پيشى ميگيرد، پس بدان ماند كه زبان خردمند پيرو دل و دل بيخرد پيرو زبانش ميباشد. و اينمعنى بلفظ ديگرى هم از آن حضرت روايتشده است: و آن اين است كه دل احمق در دهانش و زبان عاقل در دلش ميباشد. و هر دو را معنى يكى است.