ترجمه نهج البلاغه

محمد علی انصاری قمی

نسخه متنی -صفحه : 305/ 300
نمايش فراداده

حکمت 452

حلم و تانى دو فرزند از يك شكم اند كه آن دو را همت بلند و اراده مستحكم ميزايد.

حکمت 453

انتها درجه كوشش ناتوان غيبت و پشت سر سخن گفتن است (و از پيش رو كه نتوانست كارى انجام دهد بغيبت برخيزد).

حکمت 454

بسا كس كه بسبب گفتار نيك بسختى و فتنه درافتاد (مردم باو حسن نظر داشتند همه خوبى او را گفتند، و او فريفته شده و از كار نيك باز ماند).

حکمت 455

جهان براى ديگرى آفريده شده است نه براى خودش و آن تجارتخانه مردم است كه در آن بايد سرمايه كار نيك گردآرند، و به آخرت وارد شوند، و خود بخود چيزى نيست).

حکمت 456

بنى اميه را زمان فرصت و ميدان مهلتى است كه (رخش دولت را) در آن ميتازاند، اگر چه در بينشان اختلاف افتد (و حال اينكه اختلافى در بينشان پديد نيامد و كسانيكه عليه آنها اقدام كردند بقول ابن ابى الحديد اغلب از غير خودشان بودند، مانند جنگ معاويه در صفين و يزيد با اهل مدينه و اين زبير در مكه، و عبدالملك مروان با ابن اشعث، و يزيد ابن عبدالملك با بنى المهلب، لكن وليد بن يزيد بن عبدالملك كه خليفه شد بنى اميه تا آنجا كه بايد تاخته بودند، لذا بدست ابومسلم خراسانى كه ناچيزترين كسان زمانش بود بدستيارى بنى العباس از پاى در افتادند و منقرض شدند چنانكه حضرت فرمايد) آنگاه كفتارها فريبشان دهند و بر آنان چيره گردند. سيدرضى (ره) فرمايد مرود از ارواد بر وزن مفعل و اين از رساترين و شگفت انگيزترين سخنان است، و مثل اينكه حضرت زمان مهلتى را كه در آنند بميدانى تشبيه فرموده اند كه تا پايان آن ميتازاند، و همينكه بپايان رسيدند نظام كارشان از هم بگسلد، و منقرض گردند، و اين خبر صريحى از غيب است كه حضرت بدان اشاره فرموده اند.