قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 1 -صفحه : 330/ 132
نمايش فراداده

در ظاهر تسليم نشدند و اقرار نكردند نظير اين آيه قول موسى عليه السّلام است بفرعون كه فرمود: «لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلَّا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» اسراء: 102 فرعون يقين داشت كه آيات از جانب خداست ولى تسليم نبود.

شيطان بخدا عقيده داشت ميگفت:

«خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ ...» اعراف: 12 ميگفت: «رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي» حجر:

39 خدا را خالق خود ميدانست و او را «ربّ» خطاب ميكرد. بمعاد نيز عقيده داشت لذا ميگفت: تا روز قيامت مهلتم ده: «أَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» اعراف: 14. ايضا بانبياء معتقد بود و ميدانست بعباد مخلصين راهى ندارد و آنها را نتواند فريفت «إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» حجر:

40 با همه اينها در باره‏اش فرموده «أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ» بقره: 34.

بسيارى از اهل كتاب بحضرت رسول (ص) عقيده داشتند و ميدانستند كه او پيغمبر است و حتى او را مانند پسران خود ميشناختند ولى حق را كتمان ميكردند و بعقيده خويش تسليم نبودند «الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» بقره: 146 آيه 20 سوره انعام نيز همين است ولى ذيل آن چنين ميباشد: «الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ».

پس ايمان بمعنى اعتقاد و تصديق نيست و گر نه ميبايست اين اشخاص مؤمن باشند بلكه ايمان بمعنى تسليم است. مؤمن كسى است كه بحق تسليم باشد و آن قهرا با عمل توأم است و بدون آن مصداق ندارد.

وانگهى در آياتى نظير «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ ...»

نساء: 137 و نظير: «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ» منافقون: 3.

چطور ميشود گفت: آنها چندين بار اعتقاد پيدا كرده و سپس كافر شده‏اند بلكه آنها تسليم شده و بعدا