قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 1 -صفحه : 330/ 198
نمايش فراداده

معنى كرده و گويد: معنى آيه‏ى «ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ» مدّثر: 22، آنست كه عبوس بودن را پيش از وقت آن اظهار كرد. قاموس آنرا عجله و چهره در هم كشيدن و قهر، معنى كرده است.

ولى قول مجمع البيان اقرب است، بنا بر اين، چون در آيه‏ى شريفه «بَسَرَ» بعد از «عَبَسَ» آمده بايد آنرا شدّت عبوس بودن معنى كرد يعنى: پس عبوس شد و محكم چهره در هم كشيد. پس از آنكه اين احتمال در باره‏ى آيه بنظرم آمد ديدم زمخشرى و بيضاوى در ذيل آيه‏ى «وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ» قيامت: 24 بسر را شدّت عبوس بودن گفته‏اند يعنى: و چهره‏هائى در آنروز شديدا چهره درهم كشيده‏اند و اندوهناك‏اند بيضاوى گويد: باسل از باسر نيز شديدتر است ولى آن اغلب در مرد شجاعى كه چهره درهم كشيده است بكار ميرود.

على هذا، عبس و بسر و بسل هر سه بمعنى چهره در هم كشيدن ميباشد ولى يكى از ديگرى شديدتر است.

بَسّ

كوبيده شدن، نرم شدن در اثر كوبيده شدن «وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا» واقعه: 5 كوبيده ميشوند كوهها كوبيده شدن عجيبى پس غبار پراكنده ميگردند.

بعضى‏ها باستناد آيه‏ى «يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ» كهف: 47، و غيره، بسّ را سير دادن و براه افتادن معنى كرده‏اند ولى آيه كه ميگويد: غبار پراكنده ميشوند. روشن ميكند كه بسّ بمعنى ريز ريز شدن و كوبيده شدن است. و مناسب اين آيه، آيه «وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً» الحاقّة: 14، است.

ريز ريز شدن كوهها در اثر انبساط و اتساع همگانى جهان است كه هنگام فناى عالم بصورت غبار خواهند آمد و يا در اثر علل ديگر است.

بَسط

گشودن. وسعت دادن.

گستردن. هر سه معنى نزديك بهم‏اند «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ» شورى: 27، اگر خدا