قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 1 -صفحه : 330/ 29
نمايش فراداده

بهره است گفته ميشود و مخصوص باسباب خانه نيست.

اثَر

نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته است. بطور كلّى اثر عبارت است از علامت و نشانه‏ايكه از چيزى يا از كسى باقى ماند خواه بنائى باشد يا دينى يا بدعتى يا جاى پائى و يا غير از اينها آنجا كه آمده «نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى‏ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ» يس:

12 مراد اعمال و كارها و سنّت‏هائى است كه از انسانها باقى مى‏ماند.

و در كريمه «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ» زخرف:

23 مراد طريقه است. يعنى ما پدران خود را بر دينى و طريقه‏اى يافتيم و ما آثار و باقى مانده آنها كه همان طريقه‏شان است پيروى خواهيم كرد.

اثر را بعد و پشت سر نيز معنى كرده‏اند گويند «خرج في اثره» يعنى در پى او خارج شد شخص سابق كه رفته، راه و جاى قدمهايش علامت و باقى مانده اوست و آنكه از پس وى خارج ميشود در علامت و نشانه او قدم بر ميدارد. موسى در باره قومش بخدا عرض ميكند «هُمْ أُولاءِ عَلى‏ أَثَرِي» طه: 84 قوم من پشت سر من‏اند يعنى آن هفتاد نفر براهيكه من پيموده‏ام قدم خواهند گذاشت و در «طور» بمن خواهند رسيد. در آيه «وَ قَفَّيْنا عَلى‏ آثارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ» مائده: 46 مراد از آثار همان دين و طريقه توحيد است كه اثر پيامبران گذشته است يعنى عيسى بن مريم را در پى آنها و بر دين آنها فرستاديم.

در كريمه «ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ» احقاف:

4 بمعنى بقيّه و نشانه است يعنى كتابى غير از اين و يا نشانه‏اى از علم كه اثر گذشتگان است بياوريد.

در جريان سامرى آمده كه او بموسى گفت «فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها» طه: 96 مراد از اثر، چنانكه از ابو مسلم اصفهانى و فخر رازى نقل شده دين موسى و مراد از رسول خود موسى است