يعنى من مقدارى از دين تو را قبول كردم و سپس آنرا بدور افكندم و معنى «بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ» در صدر آيه آن است كه من بطلان دين تو را دريافتم ولى اين مردم ندانستند ولى باز اين ترجمه داراى اشكال است و دلچسب نيست و اللَّه العالم.
و در باره آنكه سامرى از جاى پاى مركب جبرئيل خاك زنده شده را برداشت و مراد از اثر در آيه جاى پاى مركب و مراد از رسول، جبرئيل است يك روايت مرسله از على بن ابراهيم نقل شده (تفسير برهان ذيل آيه) و چند روايت در الدر المنثور و غيره آمده ولى بعيد بنظر ميايد و در ذيل روايت هست كه در اثر زدن خاك مزبور بگوساله در بدن آن مو روئيد و اين عجيبتر است در مجسّمهايكه از طلا ساخته شده چطور مو ميرويد؟!! وانگهى آنوقت كه مركب جبرئيل وارد آب شد بنى اسرائيل از آب گذشته بودند سامرى در آنجا نبود كه خاك را ببيند و بردارد و اللَّه العالم.
يؤثر از باب افعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل «وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا» نازعات: 38 يعنى زندگى دنيا را برگزيد و مثل «وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» حشر: 9 راغب در مفردات گويد: استعمال اثر در تفضّل و برگزيدن بطور استعاره است.
«ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ» سباء: 16 اثل بمعنى درخت گز است در برهان قاطع ذيل اثل مينويسد: نوعى از درخت گز را گويند و در ذيل گز گويد: گز درختى است كه بيشتر در كنارههاى آب و رودخانه رويد و آنرا بعربى طرفاء گويند. در كتب لغت عرب گفتهاند اثل درخت طرفاء و يا نوعى از آن است. در مجمع البحرين هست:
«انّ منبر النبىّ كانَ من اثلِ الغابة» منبر رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم از درخت گز بيشه بود. در نهايه گفته: آن غيضهاى بود در 9 ميلى مدينه. غيضه محلى است كه آبش فرو رفته و در آن