قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 1 -صفحه : 330/ 30
نمايش فراداده

يعنى من مقدارى از دين تو را قبول كردم و سپس آنرا بدور افكندم و معنى «بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ» در صدر آيه آن است كه من بطلان دين تو را دريافتم ولى اين مردم ندانستند ولى باز اين ترجمه داراى اشكال است و دلچسب نيست و اللَّه العالم.

و در باره آنكه سامرى از جاى پاى مركب جبرئيل خاك زنده شده را برداشت و مراد از اثر در آيه جاى پاى مركب و مراد از رسول، جبرئيل است يك روايت مرسله از على بن ابراهيم نقل شده (تفسير برهان ذيل آيه) و چند روايت در الدر المنثور و غيره آمده ولى بعيد بنظر ميايد و در ذيل روايت هست كه در اثر زدن خاك مزبور بگوساله در بدن آن مو روئيد و اين عجيبتر است در مجسّمه‏ايكه از طلا ساخته شده چطور مو ميرويد؟!! وانگهى آنوقت كه مركب جبرئيل وارد آب شد بنى اسرائيل از آب گذشته بودند سامرى در آنجا نبود كه خاك را ببيند و بردارد و اللَّه العالم.

آثر

يؤثر از باب افعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل «وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا» نازعات: 38 يعنى زندگى دنيا را برگزيد و مثل «وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» حشر: 9 راغب در مفردات گويد: استعمال اثر در تفضّل و برگزيدن بطور استعاره است.

اثْل

«ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ» سباء: 16 اثل بمعنى درخت گز است در برهان قاطع ذيل اثل مينويسد: نوعى از درخت گز را گويند و در ذيل گز گويد: گز درختى است كه بيشتر در كناره‏هاى آب و رودخانه رويد و آنرا بعربى طرفاء گويند. در كتب لغت عرب گفته‏اند اثل درخت طرفاء و يا نوعى از آن است. در مجمع البحرين هست:

«انّ منبر النبىّ كانَ من اثلِ الغابة» منبر رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم از درخت گز بيشه بود. در نهايه گفته: آن غيضه‏اى بود در 9 ميلى مدينه. غيضه محلى است كه آبش فرو رفته و در آن