سحر ساخته.
(مفتر) (بصيغه مفعول) جعل كننده دروغ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ نحل: 101. گفتند تو فقط دروغگوئى.
(فرىّ): ساخته. نو در آورده قالُوا يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا مريم: 27. چون مريم عيسى عليه السّلام را در آغوش خويش بميان مردم آورد گفتند: اى مريم چيز نو ظهورى آوردى زائيدن بدون شوهر؟!! آنرا در آيه عظيم، قبيح و غيره گفتهاند ولى آنچه ما اختيار كرديم با معناى اولى مناسب است.
راندن. و بر خيزاندن از بين معانى فزّ فقط اين معنى با استعمال قرآن مجيد مناسب است در لغت آمده: «فَزَّ فُلاناً عَنْ مَوْضِعِهِ:
ازْعَجَهُ وَ افْزَعَهُ وَ ازالَهُ از عاج را قلع و طرد گفتهاند. استفزاز نيز بهمان معنى است. وَ إِنْ كادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْها ... اسراء:
76. حقا كه نزديك بودند تو را از آن زمين برانند تا بيرونت كنند فَأَرادَ أَنْ يَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِيعاً اسراء: 103. فرعون خواست بنى اسرائيل را از زمين براند او را و هر آنكه با او بود غرق كرديم.
وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ اسراء: 64. هر كه را از آنها خواستى با صدايت بران و بعمل بد برخيزان رجوع شود به «جلب» و «شطن».
از اين ماده سه مورد بيشتر در قرآن نيامده است.
خوف. «فزع منه: خاف» راغب گويد: انقباض و نفارى است از شىء مخيف كه بر انسان عارض شود و آن از جنس جزع است.
لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ انبياء: 103.
خوف بزرگ محزونشان نكند. إِذْ دَخَلُوا عَلى داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ ... ص:
22. چون بر داود وارد شدند از آنها ترسيد.
(فُزعَ) حَتَّى إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ ... سباء: 23. فزع بصيغه مجهول از باب تفعيل بمعنى ازاله فزع است در اقرب الموارد