... وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى طه: 61. فرى در اصل بمعنى قطع و شكافتن است در اقرب آمده: «فَرَى الشَّيْءَ فَرْياً: قَطَعَهُ وَ شَقَّهُ» بعد گويد خواه بجهت افساد باشد مثل بريدن و شكافتن درنده و خواه براى اصلاح باشد مثل قطع چرم بوسيله خيّاط.راغب گويد: فرى قطع براى دوختن و اصلاح و افراء قطع براى افساد است همچنين است قول طبرسى ذيل آيه 48 نساء فيومى در مصباح گفته:«فريت الجلد: قطعته للاصلاح».(افتراء): بمعنى جعل دروغ و چيزى از خود در آوردن است مثل وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً انعام:21. كيست ظالمتر از آنكه بر خدا دروغ ببندد. و مثل أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ يونس: 38.بلكه ميگويند قرآنرا ساخته است بگو يكسوره بمانند آن بياوريد.در آيه فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِيماً نساء: 48. طبرسى إِثْماً را مفعول مطلق و افْتَرى را بمعنى اثم گرفته يعنى: حقا كه گناه كرده گناه بزرگى.و شايد مفعول فعل محذوف باشد يعنى «افترى و اثم اثما عظيما».(مُفْتَرى): (بصيغه مفعول) ساخته شده. قالُوا ما هذا إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَرىً قصص: 36. گفتند: اين نيست مگر