وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ وَ كُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلًا اسراء:
12. و تا عدد سالها و حسابرا بدانيد و هر چيز را از هم متمايز كرديم و روشن نموديم و مردم ميتوانند آنها را از همديگر بشناسند.
هذا (يَوْمُ الْفَصْلِ) الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ صافات: 21. تعبير از روز قيامت با يَوْمُ الْفَصْلِ در بسيارى از آيات آمده است و مراد از آن حكومت و قضاوت حق است كه در نتيجه حق از ناحق، عادل از ظالم جدا شده و هر يك راه خويش روند چنانكه فرموده إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ حج: 17. إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ سجده: 25.
در آيه إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً نباء: 17. شايد مراد جدا كردن اجزاء عالم از همديگر باشد ولى بعيد است.
وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ ص: 20. راجع باين آيه رجوع شود به «خطب».
كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ هود: 1. درباره اين آيه در «حكم» توضيح مفصّل داده شده بآنجا رجوع شود.
إِنَّهُ لَقَوْلٌ (فَصْلٌ). وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ طارق: 13 و 14. فصل بمعنى مفصول است يعنى جدا شده از شوخى و ناحق، معنى آيه: حقا كه اين سخن قولى است حق و ثابت و شوخى نيست.
فصم
شكستن. قطع كردن. «فصم الشّىء: كسّره من غير بينونة- فصم الشّىء: قطعه».
انفصام: قطع شدن. فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لَا انْفِصامَ لَها بقره:
256. هر كه بطغيانگر كفر ورزيده و بخدا ايمان آورد بدستگيرهاى چنگ زده كه قطع شدن ندارد. در نهج البلاغه خطبه 107 در وصف آتش آخرت فرموده: «لا تفصم كبولها» زنجيرهايش- قطع نميشود اين كلمه فقط