غوث - قاموس قرآن جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
ديگران از روى علم چنين ميكنند.
(استغناء) 3- ... فَذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ. ذلِكَ بِأَنَّهُ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالُوا أَ بَشَرٌ يَهْدُونَنا فَكَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا وَ اسْتَغْنَى اللَّهُ وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ تغابن: 5 و 6. استغناء چنانكه گفته شد طلب غنى است ولى آن از خداوند كه غنّى بالذّات است بمعنى اظهار غنى ميباشد چنانكه ارباب تفسير فرمودهاند يعنى گذشتگان عقوبت كارشان را چشيدند زيرا كه پيامبرانشان معجزات روشن را براى آنها آوردند و آنها كفر ورزيده و اعراض كردند و خدا بىنياز بود، خدا بىنياز پسنديده است (خداوند با هلاكشان اظهار كرد كه نه بايمان آنها نيازمند است و نه بوجود آنها).
4- أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى. فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى عبس: 5 و 6. بنظرم مفعول «اسْتَغْنى» محذوف است يعنى: امّا آنكه از حقّ بىنيازى جسته، تو باو توجّه ميكنى و يا بقول راغب استغناء بمعنى بىنيازى و ثروتمندى است يعنى:
اما آنكه ثروتمند است ... ظاهرا در آيه إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى. أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى علق: 6 و 7. نيز بمعنى مجرد است يعنى: راستى انسان طغيان ميكند كه ديد بىنياز شده.
4- إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِنَ النَّارِ غافر: 47.
اين سخن از پيروان بىفكر است كه كور كورانه از رؤساء ستمگر خويش متابعت كردهاند يعنى: ما تابع شما بوديم هر چه گفتيد و كرديد، گفتيم و كرديم- آيا سهمى از اين آتش از ما دفع توانيد كرد؟ كفايت كردن همان دفع است.
غوث
يارى. نصرت. «غاثه غوثا:
اعانه و نصره». استغاثه: يارى خواستن. وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ كهف: 29. اگر يارى خواستند يارى كرده شوند بآبى مثل روغن جوشان (نعوذ باللّه منه) ممكن است استغاثه بمعنى آب خواستن باشد از «غيث» نه از «غوث» و آن مناسب