حشره معروفى است كه از لعاب خود تار مىتند. دو بار در قرآن مجيد ذكر شده مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ عنكبوت: 41.در اين آيه ظاهرا تشبيه بصفت عنكبوت است و آن اينكه عنكبوت خانهاى ميسازد كه فقط نام آن خانه است و الا نه از سردى مانع است و نه از گرمى و غيره لذا پس از كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ فرموده اتَّخَذَتْ بَيْتاً يعنى منظور از تشبيه خود عنكبوت نيست بلكه كار سست و بىدوام آنست.و جمله وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ توضيح مثل است. يعنى حكايت آنانكه جز خدا بمعبودهاى باطل گرويدهاند مانند عنكبوت است كه خانهاى ساخته لا يضرّ و لا ينفع و فقط نام خانه دارد نه اثر و فايده آن را. معبودهاى اينان نيز نظير همان تار عنكبوت است كه بهره و فايده ندارند و لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ وَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ لا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً فرقان: 3.
عناء
خضوع و ذلّت. «عَنا لَهُ يَعْنُو عُنُّواً وَ عَناءً: خَضَعَ وَ ذَلَّ».وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً طه: 111.چهرهها در مقابل خداى حىّ و قيّوم خاضع شوند و آنكه ظالم است حتما نوميد شود (كه بيند خدا در حق ظالم و مظلوم بعدل رفتار ميكند) اين كلمه يك بار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است. گويا مراد خضوع قهرى و عن