گشودن. باز كردن. خواه محسوس باشد مثل وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ يوسف: 65. چون متاع خويش گشودند ديدند سرمايهشان بخودشان برگردانده شده و خواه معنوى مثل فَافْتَحْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فَتْحاً وَ نَجِّنِي وَ مَنْ مَعِيَ ... شعراء: 118. كه مراد پيروزى و رهائى از ستمكاران است.قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ بقره:76. مراد از بِما فَتَحَ اللَّهُ بشارات رسول خدا صلّى الله عليه وآله است در تورات كه گاهى بعضى از يهود آنها را بمؤمنين نقل ميكردند لذا بزرگانشان در خلوت آنها را از اينكار نهى كرده و ميگفتند:آيا آنچه را كه خدا بشما فهمانده بآنها حكايت ميكنيد تا پيش خدا بوسيله آن با شما محاجّه كنند؟گوئى يهود خيال ميكردند اگر آنها نگويند خدا نخواهد دانست لذا در آيه بعدى فرموده آيا نميدانند كه خدا آنچه را پنهان يا آشكار ميكنند ميداند.إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً. لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ ...فتح: 1 و 2. رجوع شود به «ذنب».وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ابراهيم: 15. فاعل اسْتَفْتَحُوا ظاهرا «رسل» است در آيات قبل، يعنى پيامبران از خدا فتح و پيروزى خواستند در نتيجه عذاب آمد و هر ستمگر لجوج از سعادت نوميد شد.ممكن است فاعل هم پيامبران باشند و هم كفّار كه آنها نيز از روى مسخره و عناد يكسره شدن كار را ميخواستند و ميگفتند مَتى هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ سجده: 28. در اينصورت مقصود آنست كه هر دو گروه فتح را خواستند ولى بنوميدى كفّار تمام شد.(فتّاح): بسيار گشاينده و آن از اسماء حسنى است مراد از آن عموم است و از جمله فتح و فيصله ميان حق و ناحق ميباشد. وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ سباء: 26. و آن يكبار بيشتر در قرآن