غول - قاموس قرآن جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 5

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قضاى حاجت شبانگاه بيرون رفتم و اين پيش از آن بود كه ما در خانه‏ها كنيف (مستراح) بسازيم كه از اتّخاذ آن ناراحت بوديم.

اگر اين آيه بعد از اتّخاذ كنيف بوده باشد مراد از «الغائط» مستراح و محل خلوت است.

غول

لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ صافات: 47. آيه در وصف شراب بهشتى است ظاهرا مراد از «غول» سردرد است طبرسى فرموده غول فسادى كه بطور مخفى بر شى‏ء عارض شود. اهل لغت آنرا سردرد، مستى، مشقّت و غيره گفته‏اند، «يُنْزَفُونَ» را عاصم در اين آيه مجهول خوانده و در سوره واقعة معلوم. و آن چنانكه در «نزف» خواهد آمد بمعنى مستى و زوال عقل است.

معنى آيه چنين ميشود: در شراب بهشتى سر درد (يا ضرر و فساد) نيست و از آن مست نميشوند.

مؤيّد احتمال نگارنده آيه 19 واقعة است كه فرموده: لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ يعنى از شراب بهشتى نه درد سر ميگيرند و نه مست ميگردند و اگر «غول» را اضرار و اهلاك بگيريم با «صداع» مخالفت نخواهد بود كه آن نيز ضرر است اين كلمه فقط يكبار در قرآن يافته است.

غوى

غىّ و غواية بمعنى رفتن براه هلاكت است. گر چه آنرا ضلالت نوميدى، جهل ناشى از اعتقاد فاسد و فساد گفته‏اند، زيرا ضلالت بمعنى گمراهى است و غىّ با آن و رفتن در راه هلاكت هر دو ميسازد بعبارت ديگر ضالّ ممكن است بى‏هدف باشد يا در راه هلاكت ولى غوايت آن است كه فقط در راه هلاكت باشد طبرسى ذيل آيه قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ بقره: 256. فرموده: «غَوى يَغْوى غَيّاً وَ غَوايَةً: سَلَكَ طَريقَ الْهَلاكِ» يعنى راه هلاكت در پيش گرفت: در نهايه آنرا ضلالت و دخول در باطل گفته است بنظرم منظورش قسمت دوم ضلالت است كه همان هلاكت و دخول در باطل باشد.

/ 320