4- لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِهِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً. وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً نساء: 123- 124.
در اينجا روى سخن با مسلمين است و فرموده: نه با آرزوهاى شما كارى ساخته است نه با آرزوهاى اهل كتاب. حقّ واقع اين است كه هر كه كار بدى انجام دهد با آن مجازات بيند و جز خدا براى خويش وليّى و ناصرى نمييابد و هر كه كارهاى نيكو انجام دهد مرد باشد يا زن بشرط ايمان، آنها اهل بهشتاند ظهور اين آيات چنانكه گفته شد قبول اعمال مسلمان و غير مسلمان است.
دنباله سخن
ناگفته: نماند چنانكه در «ضعف» تحت عنوان مستضعفين مشروحا گذشت، بايد اين آيات علاوه از مسلمين شامل حال آنعده از غير مسلمين باشند كه مستضعفاند و يا قاصراند و حجت بر آنها تمام نشده است.
بعبارت ديگر: خداوند هميشه پس از اتمام حجّت بنده را مسؤل ميدارد وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا اسراء: 15. آنعده از اهل كتاب كه قاصراند و دين بآنها تبليغ نشده و يا در وضعى قرار گرفتهاند كه متوجه آن نشدهاند چنين اشخاص اگر در دين خود معتقد بخدا و آخرت باشند و نيكوكارى كنند بمضمون آيات، پيش خدا مأجوراند.
اتفاقا چنين كسان از روى جهل غير مسلماناند ولى واقعا مسلمان ميباشند كه اينان با حق و حقيقت عناد ندارند و اگر حق را بدانند قبول ميكنند النهايه حق را ندانستهاند، ميان آنكه در اثر نداشتن مسلمان نشده با آنكه از عناد و لجاجت اسلام را قبول نميكند از زمين تا آسمان فرق هست. رجوع شود به «ضعف- مستضعفين».
اگر گويند ممكن است مراد از آيات آنان باشند كه پيش از اسلام در دين خويش مؤمن و اهل عمل بودهاند.