زندگى. فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ حاقّه: 21 و قارعه: 7. او در يك زندگى پسنديدهاى است.راغب گفته: عيش زندگى مخصوص بحيوان است (اعم از انسان و حيوان) و آن از حيات اخصّ است كه حيات در خدا و فرشته و حيوان بكار ميرود.معاش و معيشت هر دو مصدراند مثل وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً طه: 124. هر كه از ياد من اعراض كند براى اوست زندگيى تنگ. معيشت گاهى اسم است و بطعام و شراب و غيره كه وسيله زندگىاند گفته ميشود. عبارت قاموس چنين است: «المعيشة التى تعيش بها من المطعم و المشرب و ما يكون به الحياة و ما يعاش به او فيه» در آيه نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا زخرف: 32. مراد وسائل زندگى و يا استعدادهاى آدميان است كه آنها نيز وسائل زندگىاند رجوع شود به «سخر» ذيل آيه فوق.جمع معيشت معايش است. وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ اعراف: 10.در آيه وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً نباء:11. معاش را مصدر گرفته و مضاف مقدّر كردهاند مثل «وقت معاش» و