فصل - قاموس قرآن جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 5

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يكبار در كلام اللّه آمده است.

فصل

بريدن و جدا كردن. «فصل الشّى‏ء فصلا: قطعه و ابانه» در مفردات گفته: آن جدا كردن دو چيز از همديگر است بطوريكه ميان آندو فاصله باشد هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ صافات: 21. اين روز قيامت و روز جدا كردن حق از باطل است كه تكذيب ميكرديد.

فصول

بمعنى جدا شدن و خروج آمده «فصل من البلد فصولا:

خرج عنه» و نيز جمع فصل آمده (فصول چهار گانه) فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ بقره: 249. چون طالوت با لشكريان از محل و شهر جدا و خارج شد گفت: خدا شما را با رودخانه‏اى امتحان خواهد كرد. ايضا وَ لَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ يوسف: 94. چون كاروان از مصر جدا و خارج گرديد پدرشان گفت: من بوى يوسف را استشمام ميكنم. معنى فصل همان است كه گفته شد و چون در قضاوت و غيره استعمال شود بمناسبت معناى اولى است.

فصال

باز كردن طفل از شير در اقرب الموارد آنرا اسم مصدر گفته است وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً احقاف: 15. بار داشتن و از شير گرفتنش سى ماه است. ايضا وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ لقمان: 14.

فصيلة

اقوام و عشيره است كه از شخص منفصل‏اند و فصيل بمعنى مفصول است يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ. وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ. وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ... معارج:

11- 13. گناهكار دوست ميدارد كه ايكاش عوض دهد از عذاب آنروز پسران، زن، برادر و عشيره خويش را چنان عشيره‏ايكه او را بخودش منضمّ كرده و در كنار خود جا ميدهد.

تفصيل

متمايز كردن. تفصيل كلام، روشن كردن آنست، مقابل اجمال.

/ 320