(بر وزن فلس و قفل) و غنيمت هم بمعنى غنيمت جنگ است و هم بمعنى هر فايده. و معنى اول از مصاديق معناى دوم است پس آن يك معنى بيشتر ندارد و آن هر فايده است اينك اقوال بزرگان در معنى آن:راغب گويد: غنم (بر وزن قفل) در اصل دست يافتن بگوسفند است سپس در هر دست يافته بكار رفته خواه از دشمن باشد يا غير آن.قاموس آنرا فيىء و رسيدن بشىء بدون مشقت گفته است ظاهرا مرادش از «فيىء» غنيمت است گر چه فيىء غنائم بعد از جنگ است. در اقرب الموارد آمده: غنيمت آنست كه از محاربين در حال جنگ گرفته شود و هر شىء بدست آمده غنم، مغنم و غنيمت ناميده ميشود.طبرسى رحمه اللّه در ذيل آيه وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ ... در بيان «اللغة» آنرا غنيمت جنگى گفته در ذيل «المعنى» فرموده: در عرف لغت بهر فائده غنم و غنيمت گفته ميشود.در المنار ذيل آيه فوق گفته: غنم، مغنم و غنيمت در لغت چيزيست كه بدست آنسان بىمشقّت آيد چنانكه قاموس گفته. سپس بقيد «مشقّت» اشكال كرده كه در موارد غنيمت صادق نيست و بعد گفته: متبادر از استعمال اين است كه غنيمت و غنم آنچيزى است كه انسان بدست مياورد بىآنكه مالى و غيره درباره آن بذل كند.خلاصه آنكه: غنيمت در اصل بمعنى كلّ فائده است. و ظهور فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ نساء: 94. در كلّ فائده است چنانكه طبرسى آنرا فواضل نعمتها و رزق گفته است. ايضا در المنار رزق و فواضل نعمت گفته است.