فاء - قاموس قرآن جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 5

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فاء

حرف بيستم از الفباى عربى و حرف بيست و سوم از الفباى فارسى است در حساب ابجد كنايه از عدد هشتاد است.

اهل لغت درباره آن معانى متعدّد گفته‏اند از جمله:

1- ترتيب خواه ذكرى باشد يا معنوى. ذكرى آن است كه ترتيب فقط در ذكر باشد و آن در واقع ذكر تفصيل بعد از اجمال است مثل: وَ نادى‏ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي هود: 45. فَقالَ رَبِّ ...

تفصيل نادى‏ ... و ترتيب فقط در ذكر است.

معنوى آنست كه يكى پس از ديگرى باشد مثل كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ ... بقره: 213. كه بعثت انبيا پس از بودن ناس است.

فرق فاء با ثمّ آنست كه در ثمّ ترتيب و تراخى است و در فاء فقط ترتيب.

2- سبب. و آن در صورتى است كه مابعدش علت ما قبل آن باشد نحو فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ حجر: 34. طالبان تفصيل بكتب لغت رجوع كنند.

فؤاد

قلب. ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‏ نجم: 11. آنچه چشم ديد قلب تكذيب نكرد قلب را از آن فؤاد گويند كه در آن توقّد و دلسوزى هست كه «فأد» بمعنى بريان كردن آمده است بقولى علّت اين تسميه تأثر و تحوّل قلب است كه «فأد» در اصل بمعنى حركت و تحريك است.

(اقرب) راغب وجه اول را گفته و نيز قلب را بعلّت تقلّب و تحوّل آن قلب گفته‏اند.

جمع آن افئده است فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ ابراهيم: 37.

/ 320