فرموده: اصل آن بمعنى خالى بودن است فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ شرح: 7.
چون از كار فارغ شدى تلاش كن و باز زحمت بكش رجوع شود به «نصب».
سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ رحمن:
31. بزودى فارغ ميشويم براى رسيدن بكار شما اى دو موجود وزين. ظهور آيه در آنست كه خدا روز قيامت كارهاى ديگر را كنار گذاشته و فقط بكار و حساب جنّ و انس خواهد پرداخت و شايد مراد از آن مداقّه در حساب باشد. در مصباح و اقرب آمده: فرغ چون با «لام» و «الى» متعدّى باشد بمعنى قصد آيد.
رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِينَ اعراف: 126. پروردگارا بر ما صبر فرو ريز و ما را مسلمان بميران. افراغ ريختن شىء روان است بمنظور خالى كردن محل از آن (مجمع) در الميزان فرموده: مؤمنان نفوس خود را بظرف و صبر را بآب و اعطاء خدا را بريختن آب تشبيه كردهاند.
وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى فارِغاً إِنْ كادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى قَلْبِها قصص: 10. درباره اين آيه رجوع شود به «فوأد».
فرق
جدا كردن. راغب گويد فرق قريب به فلق است ليكن فلق باعتبار شكافته شدن و فرق باعتبار انفصال و جدائى گفته ميشود.
فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ دخان:
4. در آنشب هر كار با حكمت از هم جدا و منفصل ميشود وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ بقره: 50. مراد از فرق در آيه شكافتن دريا و باز شدن راه در آن است چنانكه در آيه ديگر آمده فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ شعراء:
63. دريا بشكافت و هر قسمت چون كوه بزرگى گرديد.
فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ مائده: 25. اين كلمه دعاى موسى عليه السّلام است آنگاه كه بنى اسرائيل از دخول بارض مقدسه امتناع كردند و گفتند: