عُقْب و عُقْبى
(بر وزن قفل و كبرى) بمعنى عاقبت است هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً كهف:44. يعنى آنجاست تدبير و ولايت براى خداى حق او بهتر است از حيث ثواب و بهتر است از حيث عاقبت.أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ رعد: 22.ظاهرا مراد از «الدّار» دنياست و عاقبت دنيا آخرت است يعنى: عاقبت خوب دنيا (كه آخرت باشد) براى آنهاست تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْكافِرِينَ النَّارُ رعد: 35. عقبى در اين آيه در ثواب و عقاب بكار رفته است على هذا نظر راغب كه گفته: عقبى مخصوص بثواب است درست نيست مگر آنكه مرادش از ثواب اعمّ باشد.عاقبة
پايان. و آن در عاقبت خوب و بدهر دو بكار ميرود مثل وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ اعراف: 128.وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى طه: 132. و مثل فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ آل عمران: 137. راغب گفته: عاقبة مجرد از اضافه مخصوص ثواب و در صورت مضاف بودن گاهى در عذاب بكار رود. استعمالات قرآن مؤيد اوست.(عقاب)، عقوبت، معاقبه مخصوص بعذاباند وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ بقره: 196. وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ نحل:126.(تعقيب): كردن كارى است بعد از كار ديگر مثل تعقيب نماز كه خواندن اذكار بعد از خواندن نماز است لذا