دليل قائلين بوجود تحريف رواياتى است كه از طرق شيعه و اهل سنّت وارد شده كه نقل و ردّ آنها در اين كتاب مهم نيست طالبان تفصيل بكتب مفصل رجوع كنند از جمله الميزان ج 12 ص 106 ببعد و البيان آية اللّه خوئى فصل «صيانة القرآن من التحريف» ولى مقدارى از دلائل عدم تحريف بقرار ذيل است:1- إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ حجر: 9. مراد از «الذّكر» قرآن است و چند آيه قبل فرموده: وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ. در اين آيه خداوند با قاطعيّت تمام فرموده:قرآن را ما نازل كردهايم و ما حتما حافظ و نگهدارنده آن هستيم با دو تأكيد «انّ» و «لام» پس مطمئنا خداوند آنرا از نقصان و زيادت و از هر جهت ديگر محفوظ خواهد داشت. بعضى احتمال دادهاند كه ضمير «له» بحضرت رسول صلّى الله عليه وآله راجع است ولى اين قول بر خلاف ظاهر است و هر كس در آيه دقت كند يقين خواهد كرد كه مراد از «لَهُ لَحافِظُونَ» حفظ قرآن و «لَهُ» بر قرآن راجع است.