(بر وزن فرس) شاخه درخت طبرسى شاخه سبز برگ و اقرب شاخه راست گفته ... جمع آن افنان است وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ ... ذَواتا أَفْنانٍ رحمن: 46- 48. «ذَواتا أَفْنانٍ» وصف «جَنَّتانِ» است يعنى آندو بهشت داراى شاخههاست ممكن است «أَفْنانٍ» جمع فنّ باشد كه بمعنى نوع است يعنى آندو بهشت داراى انواع نعمتهااند اين كلمه يكبار بيشتر در قرآن نيامده است.
فناء
از بين رفتن. كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ. وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ رحمن: 26 و 27. چون سوره رحمن در باره جنّ و انس است ظاهرا مراد از «مَنْ عَلَيْها» جن و انس باشد و فناء معدوم شدن نيست زيرا موجود معدوم نميشود بلكه مقصود از بين رفتن صورت و تركيب ظاهرى است همينكه انسانى مرد و خاك شد فناء شده است يعنى: هر كه از جنّ و انس در روى زمين است فانى شدنى است ولى پروردگارت كه داراى جلال و كرامت است ميماند رجوع شود به «وجه». آيه كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ قصص: 88. از آيه ما نحن فيه اعمّ است. و در «وجه» خواهد آمد.
فهم
علم و دانستن. «فَهِمَهُ فَهْماً عَلِمَهُ وَ عَرَفَهُ بِقَلْبِهِ» و آن متعلق بمعانى است نه ذوات گويند «فهمت الكلام» ولى «فهمت الرّجل» صحيح نيست بلكه «عرفت الرّجل» درست است (اقرب).(تفهيم): دانا كردن. فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ كُلًّا آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً انبياء: 79. ضمير «ها» بحكومت و فتوى راجع است يعنى: فتواى مسئله را بسليمان تفهيم كرديم و بهر دو از