قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 5 -صفحه : 320/ 304
نمايش فراداده

«قرار» در اين دو آيه مصدر است.

و در آيه جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ ابراهيم: 29. ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ مؤمنون: 13. و نظائر آن بمعنى قرارگاه ميباشد.

(قَرَّتْ عَيْنُهُ) يعنى چشمش آرام گرفت آن كنايه از شادى است در اقرب الموارد گويد: «قرّت عينه» يعنى چشمش از شادى خنك شده گريه‏اش قطع گرديد اشكش خشكيد در مفردات آمده «قرّت عينه تقرّ سرّت».

«قرّة عين» چيزيست كه سبب سرور و شادى باشد وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ قصص: 9.

زن فرعون گفت: اين طفل مايه سرور و روشنى چشم من و تو است.

رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ فرقان: 74. خدايا زنان و فرزندان ما را مايه خوشحالى و روشنى چشم ما گردان.

فَرَجَعْناكَ إِلى‏ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ طه: 40. پس تو را بمادرت برگردانديم تا شاد گردد و محزون نباشد.

(اقرار): بمعنى اثبات شى‏ء است وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى ... حجّ: 5. آنچه را كه ميخواهيم تا مدّت معين در ارحام نگاه ميداريم، اقرار بتوحيد و نبوت و امثال آن برقرار كردن و اظهار ثابت بودن آنهاست. ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ بقره: 84. سپس در حاليكه حاضر بوديد اقرار كرديد و بثابت بودن آن اذعان نموديد.

(استقرار): ثابت شدن فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَرانِي اعراف: 143.

اگر در جايش ثابت ماند پس زود مرا خواهى ديد.

(مُستَقَرّ) محل قرار گرفتن وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى‏ حِينٍ بقره: 36. براى شما در زمين تا مدتى قرارگاه و متاع هست.