قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 5 -صفحه : 320/ 42
نمايش فراداده

أَهْلِها

قصص: 15. رجوع شود بكتب لغت.

بايد دانست كه آن گاهى بمعنى ملازمت و مواظبت است مثل يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ مائده:

105. يعنى «الزموا انفسكم» مواظب خودتان باشيد. و نيز معنى عهده و مسؤليت ميدهد مثل فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ نور: 54.

بر عهده اوست آنچه مأمور شده‏ايد.

ايضا بمعنى ضرر كه گويند: اين بر عليه توست نه بر له تو.

عمد

قصد. «عمد للشى‏ء و الى الشى‏ء: قصد» همچنين است تعمّد.

وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فِيما أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ احزاب:

5. در آنچه خطا كرده‏ايد گناهى نداريد ليكن در آنچه قلوب شما قصد كرده خطا كاريد. وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها نساء: 93. يعنى مؤمن را از روى قصد و دانسته بكشد.

(عماد): ستون. ايضا بمعنى ابنيه رفيعه آمده در اينصورت مفردش عماده است رجوع شود به صحاح و اقرب. أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ. إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ. الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ فجر: 6- 8. احتمال قوى آنست كه «العِماد» در آيه بمعنى كاخهاى بلند است رجوع شود به «ارم».

عماد بمعنى ستون جمعش (عَمدَ) (بر وزن فرس و عنق) است ولى در قرآن بر وزن فرس آمده است اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها رعد: 2. ايضا خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها لقمان: 10. ممكن است تَرَوْنَها جمله مستقل باشد يعنى:

آسمانها را بى‏ستون بالا برد و آفريد.

مى‏بينيد كه بى‏ستون‏اند بالا برد و آفريد.

مى‏بينيد كه بى‏ستون‏اند و ممكن است قيد عَمَدٍ باشد يعنى بدون ستونهاى مرئى. در اينصورت فقط ستون مرئى نفى شده يعنى ستونهاى نامرئى از قبيل جاذبه و غيره هست (بنا بر مفهوم مخالف).

در تفسير عياشى ضمن خبرى از