وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً ... بقره: 124.
راجع باين آيه در «عهد» مشروحا سخن گفتهايم، كلماتيكه ابراهيم عليه السّلام با آنها امتحان شده در آنجا گفتهايم كه ظاهرا قربانى اسماعيل، اسكان دادن خانوادهاش در سرزمين خالى مكّه و نظير آنهاست و علت اطلاق كلمات بر آنها بنظر من آنست كه دلالت بر ثبات و استقامت آنحضرت داشتند.
وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ انعام: 34.
ُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ
يونس:
64. ظاهرا مراد از كلمات در اينگونه آيات وعدههاى خداست.
كلام در استعمال قرآن مطلق سخن و دستور است وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ بقره: 75. إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي اعراف: 144.
ميشود گفت: كلام در اين آيه مصدر است يعنى من تو را برگزيدم بدستورهاى خودم و بسخن گفتنم با تو.
كلم بفتح كاف و كسر لام جمع كلمه است و چهار بار در قرآن آمده و شامل اسم و فعل و حرف است و بكمتر از سه كلمه اطلاق نميشود إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ فاطر: 10.
كلا و كلتا دو اسماند در لفظ مفرد و در معنى تثنيه اولى تأكيد مذكّر و دومى تأكيد مؤنّث باشد و دائم الاضافهاند كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها كهف: 33. إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ اسراء: 23. هر يك فقط يكبار در كلام اللّه آمدهاند.
لفظى است بر دو وجه آيد يكى خبريّه كه مفيد كثرت است ديگرى استفهاميّه بمعنى چقدر و اىّ عدد.
كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ دخان:
25: چه بسا باغها و چشمهها كه گذاشتند و رفتند كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ