لا عن قصد باشد مثل و اللّه و باللّه كه بطور عادت در سخن مياورند و تعقيد سوگند آنست كه آنرا با قصد محكم كنيم و روى قصد و فكر سوگند ياد كنيم يعنى خدا شما را بسوگندهاى بىقصدتان مؤاخذه نميكند ولى بسوگند هائى كه با قصد محكم كردهايد مؤاخذه ميكند.
(الْغَوْا) وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ فصلت: 26 «الْغَوْا فِيهِ» يعنى در آن باطل داخل كنيد. كفّار گفتند: باين قرآن گوش ندهيد و در آن باطل وارد كنيد شايد پيروز گرديد مثل اينكه منظور معارضه بلغو و باطل است يعنى در مقابل آن ايستادگى كنيد و در موقع خواندن آن داد و بيداد كنيد تا مفهوم نگردد و از تأثير ساقط شود.
وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ مؤمنون: 3. ظاهرا مراد از آن هر قول و فعل بىفائده است فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ. لا تَسْمَعُ فِيها لاغِيَةً غاشيه: 10 و 11. در بهشتى عالى كه در آن كلام قبيح و بى فائده نشنوى.
برگرداندن. منصرف كردن. «لفته عن كذا: صرفه عنه».
قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَلْفِتَنا عَمَّا وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا يونس: 78. گفتند: آيا آمدهاى ما را از دينيكه پدرانمان را در آن يافتهايم بگردانى؟! (التفات): رو كردن است بجهتيكه ميخواهد و نيز بمعنى رو گرداندن است از جهتيكه بآن رو كرده بود، فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ ... هود: 81. خانوادهات را در پاسى از شب ببر و كسى از شما بعقب بر نگردد و به پشت سرش نگاه نكند ظاهرا اين براى آن بود كه زود از منطقه خطر خارج شوند. ايضا آيه 65. حجر.
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ مؤمنون: 104.
گويند: «لفحته النّار» يعنى آتش او را سوزاند (قاموس) در اقرب از اصمعى نقل شده باد گرميكه بكسى برسد لفح است و باد خنك نفح. و از