خسته شدن. طبرسى گفته:«اللّغوب الاعياء من التّعب» يعنى خسته شدن در اثر رنج. قاموس و اقرب آنرا خستگى شديد گفتهاند راغب آنرا رنج معنى كرده ولى اين درست نيست زيرا در آيه لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ فاطر:35. نصب بمعنى تعب و رنج است پس لغوب خستگى است يعنى: ما را در بهشت نه رنجى رسد و نه خستگيى.ظاهرا قيد شدّت نيز صحيح نباشد كه در آيه وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ ق: 38. مطلق خستگى مراد است نه خستگى شديد.در نهج البلاغه خطبه 181 آمده:«و صان اجسادهم ان تلقى لغوبا و نصبا» خدا ابدان اهل بهشت را محفوظ كرده از اينكه خستگى و رنجى به بينند اين كلمه از آيه 35 فاطر اخذ شده و بر خلاف قول راغب است. اين كلمه فقط دو بار در كلام اللّه يافته است.
لغو
كلام بىفائده. «لغى يلغو» يعنى كلام بىفائده آورد. لا غيّة كلام قبيح است لغت را از آن لغت گفتهاند كه در نزد غير اهلش فائدهاى ندارد، لغو الطائر صداى پرندگان را گويند (مجمع).در قاموس گفته لغو: شىء بىاعتنا است كلام باشد يا غير آن راغب گويد كلام لغو آنست كه اعتنائى بآن نيست و از روى عدم تفكر باشد و جارى مجراى «لغا» است و آن صداى گنجشك و غيره ميباشد.لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما عَقَّدْتُمُ الْأَيْمانَ مائده: 89. سوگند لغو آنست كه