بنى اسرائيل از «أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً» ديدن خدا بصورت جسم و مادّه بود (نعوذ باللّه) ولى غرض موسى از «أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ» رؤيت قلبى بود چنانكه گفتهاند و چون رؤيت قلبى را بصورت علم ضرورى ميخواست كه خدا آنى از نظرش دور نباشد لذا خدا در جوابش «لَنْ تَرانِي» گفت يعنى وجود تو آن قدرت را ندارد.
ناگفته نماند: در حالات حضرت رسول صلّى الله عليه وآله نقل شده چون توجّه بملكوت اعلى ميكرد طورى وضعش منقلب ميشد كه دست بپاى عايشه زده ميفرمود: «كلّمينى يا حميراء» اى عايشه با من حرف بزن، گويا منظور موسى عليه السّلام آن بود كه در مقام توجّه بخدا هميشه در چنين حالى باشد، پيداست كه وجود بشر طاقت آنرا ندارد.
توبه و كشتار
درباره توبه بنى اسرائيل از گوساله پرستى چنين ميخوانيم: وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ بقره: 54 «ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ» نشان ميدهد كه طرف خطاب فقط پرستش كنندگان گوسالهاند نه همه بنى اسرائيل «فَتُوبُوا إِلى بارِئِكُمْ» دلالت بر وجوب توبه و ندامت از عمل را دارد «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» كه با فاء آمده مبيّن آنست كه اين توبه در اوّل ندامت و پس از آن كشتن يكديگر است. و نيز معنىاش آنست كه بعضى بعضى را بكشند مثل فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِكُمْ نور: 61 يعنى بعضى بر بعضى سلام كنيد و چون از نظر قرآن ملّت و جامعه بحكم يكتن است لذا «أَنْفُسِكُمْ» فرموده چنانكه گفتهاند.
عملى شدن آيه آن بود كه گوساله پرستان پس از ندامت بجان هم افتاده يكديگر را بكشند تا وقتيكه موسى عليه السّلام بفرمايد ديگر بس است. و يا عدهاى از آنانكه عبادت نكرده بودند بجان عبادت كنندگان بيافتند و آنها را