مُلك - قاموس قرآن جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 6

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَكاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ ...

انعام:

137. اين آيه شامل مطلق كشتن اولاد است خواه از براى عار باشد چنانكه در زنده بگور كردن دختران و خواه براى فقر.

در نهج البلاغه حكمت 258 فرموده:

«اذا املقتم فتاجروا اللّه بالصّدقة» چون فقير شديد با خدا با صدقه معامله كنيد صدقه بدهيد تا خدا توانگرتان كند. املاق فقط دو بار در قرآن آمده است.

مُلك

(بر وزن قفل) آن در استعمال قرآن بمعنى حكومت و اداره امور است. وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ آل عمران: 189. براى خدا است حكومت آسمانها و زمين. وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَيْمانَ بقره: 102. پيروى كردند از آنچه شياطين در باره پادشاهى و حكومت سليمان ميگفتند. قالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ بقره: 247. ملك (بفتح ميم و كسر لام) پادشاه و آنكه داراى حكومت است وَ قالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرى‏ سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ يوسف: 43. پادشاه گفت: من هفت گاو فربه مى‏بينم فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ طه: 114. هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ حشر: 23.

إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بقره: 246. مراد از ملك در آيه فرمانده است كه در حدود فرماندهى داراى حكومت و اداره است. طبرسى در معنى آن گفته:

«القادر الواسع القدرة الّذى له السّياسة و التّدبير» راغب گفته: «هو المتصرّف بالامر و النّهى فى الجمهور» آن متخذ از ملك بضم ميم و جمع آن ملوك است إِنَّ الْمُلُوكَ إِذا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوها نمل: 34. در آيه وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً مائده: 20. ظاهرا مراد استقلال است كه بنى اسرائيل در مصر آنرا نداشتند.

مِلْك

(بكسر ميم و سكون لام) مالك شدن و صاحب شدن. قُلْ لَوْ أَنْتُمْ

/ 324