كَلّ - قاموس قرآن جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 6

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تحريص بآن. طبرسى فرموده:

«التّكليف الالزام الشّاقّ» همچنين است قول صحاح و قاموس. در المنار گويد: «الالزام بما فيه كلفة» بنظر نگارنده بعيد نيست كه بمعنى تحريص و ترغيب باشد مخصوصا در تكاليف دينى و قرآن.

لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها بقره: 286. خدا كسى را تكليف نميكند مگر بقدر قدرت او بى‏آنكه عسر و حرجى باشد مراد از «وسع» همه طاقت و قدرت نيست و گرنه معنى آيه اين ميشود خدا تا آخرين قدرت شخص او را تكليف ميكند و اين حرج و عسر است حال آنكه فرموده وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ حجّ: 78.

بلكه وسع آنست كه انسان كارى را بدون عسر و حرج انجام دهد چنانكه در المنار گفته است.

تعبير فوق چندين دفعه در آيات قرآن مجيد تكرار شده است: بقره:

233 و 286، انعام: 152، اعراف: 42 مؤمنون: 62، طلاق: 7. و اين يك قاعده كلى اسلامى است و چون كار بحرج رسيد تكليف ساقط يا عوض ميشود.

قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ ص 86. متكلّف كسى است كه چيزى را با مشقّت و تصنع بر خود تحميل كند با آنكه اهلش نيست يعنى: بگو من بر رسالت خويش مزدى از شما نميخواهم و در حمل بار رسالت تصنّعى ندارم و آنرا از خود نساخته‏ام بلكه «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ».

كَلّ

(بفتح كاف) أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلى‏ مَوْلاهُ نحل: 76. كلّ بمعنى ثقل و سنگينى است «كلّ عن الامر» كار بر او سخت شد و بكار بر نخواست «كلّ لسانه» زبانش سنگين شد سخن گفتن نتوانست يعنى: يكى از آندو لال مادر زاد است و بچيزى قادر نيست و بر مولاى خويش سنگينى و وبال است اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است.

كُلّ

(بضمّ كاف) اسمى

/ 324