آلت نوشتن ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ قلم: 1. سوگند بقلم و آنچه مينويسند. اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ. الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ علق: 3 و 4. بخوان خداى محترم تو همان است كه با قلم بياموخت.اصل قلم (بر وزن فلس) قطع گوشه چيزى است مثل گرفتن ناخن و تراشيدن نى، در اقرب الموارد گفته تا تراشيده نشود قلم نگويند بلكه قصبه گويند:قلم از نعمتهاى بزرگ خداوندى است كه خداوند در مقام امتنان فرموده: عَلَّمَ بِالْقَلَمِ. عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ قلم زبان دوم بشر است كه با آن ما فى الضمير خويش را اظهار و آثار گذشته را ضبط و حفظ ميكند، سوره علق اولين سوره نازله است، ذكر قلم و تعليم در اولين سوره حكايت از اهميّت قلم و تعليم در دنياى بشريّت دارد. در آيه اول قسم بقلم ظاهرا دليل نفى جنون از رسول اكرم صلّى الله عليه وآله است يعنى اگر قلم بدست گيرند و گفتههاى تو را بنويسند و روى آن حساب كنند خواهند ديد تو پيامبرى نه ديوانه و خواهند دانست كه ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ قلم: 2.ظاهرا مراد از قلم در هر دو آيه قلم معمولى و متعارف است در روايات وارد است كه «ن» نهرى است در بهشت و قلم قلمى است از نور كه در لوح محفوظ نوشته، ايضا «ن» و قلم نام دو فرشته است. در نهج البلاغه خطبه 92 بقلمهاى كرام كاتبين اطلاق شده «الصّحف منشورة و الاقلام جارية و الابدان صحيحة».جمع قلم (اقلام) است وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ لقمان: 27. رجوع شود به «كلمة».وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ آل عمران: 44.