لقب - قاموس قرآن جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 6

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لقب

لقب نام دوّم انسان است كه با آن خوانده ميشود و در آن مراعات معنى لازم است بخلاف نام اول كه شايد مرتجل و بدون مراعات معنى باشد مثل امير المؤمنين كه لقب على عليه السّلام است. لقب دو جور است يكى بر سبيل تشريف و مدح چنانكه گفته شد ديگرى بر سبيل نبز و طعن وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ حجرات: 11. يعنى بخودتان عيب نتراشيد و با القاب به يكديگر را تعييب نكنيد نبز چنان كه در قاموس گفته بمعنى لمز (و طعن) است «النّبز: اللّمز» القاب فقط يكبار در قرآن آمده است.

لقح

وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً حجر: 22.

لقح بمعنى باردار كردن است «لقح النّخلة» يعنى گرد خرماى نر را به خرماى ماده پاشيد و آن را باردار كرد. لواقح جمع لاقحه است يعنى بادها را فرستاديم كه آبستن كننده‏اند پس از آسمان آب نازل كرديم در اينكه گلها و ميوه‏ها بوسيله بادها تلقيح و آبستن ميشوند شكى نيست ولى بقرينه «فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» ظاهرا مراد آنست كه باد ابرهاى گرم را بمنطقه سرد جوّ ميزند و سوزنهاى يخ را كه ذوب كرده و آبستن نموده بشكل باران در مياورد رجوع شود به «برد» ذيل آيه مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ. لقح لازم نيز آمده است. «لقحت المرئة» زن باردار شد.

لقط

اخذ كردن و يافتن از زمين در قاموس آمده: «لقطه: اخذه من الارض» و نيز گويد: «التقطه: عثر عليه من غير طلب» بى‏جستجو بآن دست يافت در مجمع گفته التقاط گرفتن چيزى است از راه لقطه و لقيط از آن است يعنى آنرا بى‏آنكه بفكرش باشد يافت.

وَ أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ يوسف: 10. او را در گودال چاه افكنيد تا بعضى از كاروانها او را گرفته و ببرند. فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً قصص: 8. موسى را آل فرعون از

/ 324