قطمير - قاموس قرآن جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 6

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ميوه‏هاى آن باهل تناول نزديك است و در اختيار آنهاست. وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا انسان: 14. ميوه‏هاى آن رام و در اختيار خورنده است.

قطمير

(بكسر قاف) وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ فاطر: 13. قطمير را پوست هسته خرما شيار هسته، نقطه سفيد در پشت هسته پرده شكاف هسته و غيره گفته‏اند و آن چنانكه راغب گفته: مثلى است براى چيز بى‏قيمت يعنى آنانكه جز خدا ميخوانيد پوسته هسته خرمائى مالك نيستند.

قعود

نشستن. وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ جنّ: 9. ما در مقاعد آسمان براى استراق سمع مى‏نشستيم.

بكوتاهى از كار نيز اطلاق ميشود مثل وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ توبه: 90. آنكه بخدا و رسول دروغ گفتند كوتاهى كردند إِنَّكُمْ رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ توبه: 83.

قعود

جمع قاعد نيز آمده است مثل سجود جمع ساجد الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ آل عمران: 191. قيام جمع قائم و قعود جمع قاعد است يعنى آنكه خدا را در حال ايستاده و نشسته و خوابيده ياد ميكنند.

قعيد

صفت مشبهه و مفيد دوام است لذا طبرسى در إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ ق: 17.

فرموده مراد از قعيد ملازمى است كه پيوسته هست نه قاعد ضدّ قائم و اهل لغت آنرا حافظ گفته‏اند.

مقعد

مصدر ميمى و اسم مكان هر دو آمده است مثل فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ توبه: 81.

كه مصدر ميمى است و مثل فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ قمر: 55. كه اسم مكان ميباشد. يعنى: در مجلس راستين نزد پادشاه توانا.

مقاعد

جمع مقعد است وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ آل عمران: 121. و چون از نزد عائله‏ات خارج شدى براى مؤمنان

/ 324