مرّ و مرور بمعنى رفتن و گذشتن است. «مرّ الرّجل مرّا و مرورا: جاز و ذهب» وَ يَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ هود: 38. كشتى را ميساخت و هر وقت جمعى از قومش بر او ميگذشتند او را مسخره ميكردند.فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ يونس: 12.ظاهرا «مرّ» در تقدير «مرّ على غيّه» است يعنى چون گرفتاريش را از بين برديم بگمراهىاش ادامه ميدهد گويا ما را براى گرفتارى خويش نخوانده است.ايضا آيه فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفاً فَمَرَّتْ بِهِ اعراف: 189. يعنى