يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ ... بقره: 178.1- از اين آيه روشن ميشود كه حسّ انتقام و عاطفه هر دو در اسلام مراعات شده اگر طرف در قتل عمدى بخواهد انتقام بكشد مجاز است و اگر بخواهد عفوّ كند باز مجاز است «فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ» آمدن لفظ «اخ» براى تحريك عاطفه و رحمت است پس قصاص يك انتقام خشن و بىبدل نيست بلكه بدل و عوض هم دارد و آن عفو و گرفتن خونبهاست.2- مراد از كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ تشريع قصاص در اسلام است و مراد از «القتلى» كشته شدگان عمدى است و در قتل خطائى و شبيه بعمد قصاص نيست.عدّهاى از قانونگذاران و نويسندگان قصاص را مخالف مصلحت و عاطفه دانسته و آنرا حكمى ناروا قلمداد كردهاند و بجاى آن زندان گذاشتهاند ولى گويند از روزيكه زندان جاى قصاص را گرفته شماره قتل در عالم رو بكثرت نهاده و در كتاب «سيرى در اسلام» در بحث زندان و مضرّات آن از لحاظ معطّل ماندن نيروى فعّاله و تأمين زندانيان و دستگاه قضائى و اجرائى و حفظ آن و اينكه زندان دردى را دوا نكرده و بلكه بر آن افزوده است به تفصيل بحث شده، ملت چه تقصيرى