قلد - قاموس قرآن جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 6

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مجاز دانسته و در ذيل آيه وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ گفته:

اين از جمله شواهدى است كه مراد از قلب، انسان بمعنى نفس و روح است، چون تفكّر، تعقّل، حبّ، بغض، خوف و امثال آن را گرچه ممكن است كسى بقلب نسبت دهد باعتقاد آنكه عضو مدرك در بدن همان قلب است چنانكه عوام عقيده دارند ... ولى كسب و اكتساب جز بانسان نسبت داده نميشود.

ولى بعيد است اين همه قلب و قلوب، صدر و صدور، نفس و نفوس فؤاد و افئدة و الباب را كه در قرآن آمده حمل بر نفس مدركه و روح بكنيم و نيز بعيد است كه بگوئيم در آيه تَعْمَى الْقُلُوبُ روح مجازا قلب خوانده شده و ظرف بودن صدور نيز مجاز است و نسبت تعقّل بقلب با آنكه مال نفس است باز مجاز ميباشد. ايضا بايد همه صدر، صدور، فؤاد، افئده و غيره را مجاز بدانيم.

بنظر اينجانب مراد از نفس و نفوس در بسيارى از آيات باطن و درون انسان است كه با قلب و صدر نيز ميسازد. و اللّه العالم.

قلد

(بر وزن فلس) تابيدن. «قلد الحبل: فتله» يعنى ريسمان را تابيد، قليد و مقلود بمعنى تابيده است.

قلادة بكسر قاف تابيده‏ايست كه بگردن بندند از ريسمان باشد يا نقره يا چيز ديگر.

لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لَا الْهَدْيَ وَ لَا الْقَلائِدَ ... مائده: 2.

قلائد جمع قلادة و آن مثل لنگه كفش و غيره است كه بگردن قربانى مى‏بندند تا معلوم شود قربانى است و كسى متعرّض آن نشود مراد از قلائد در آيه قربانيهاى طوق‏دار است. يعنى:

بعبادتها و علائم خداوند و بماه حرام و بقربانيها و قربانيهاى طوق دار بى‏احترامى نكنيد و مزاحمت ننمائيد.

(مقاليد) اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَكِيلٌ. لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ زمر: 62 و 63. لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ

/ 324