است كه با چشم يا گوش درك شود كلام با گوش و كلم (زخم) با چشم درك ميشود «كلّمته» يعنى باو زخمى زدم كه اثرش ظاهر شد.
در مجمع فرموده: كلم بمعنى زخم است و معناى اصلى آن تأثير ميباشد كلم (زخم) اثرى است دلالت بر زخمزن دارد و كلام اثرى است دلالت بر معنى دارد. ظاهرا كلام راغب نيز بكلام مجمع راجع است.
در شرح جامى گويد: علّت اين تسميه آنست كه كلمه و كلام در نفوس و اذهان اثر ميكند مانند زخمها در اجسام.
پس منطوق انسان را از آنجهت كلمه و كلام گويند كه در اذهان اثر ميگذارند بواسطه دلالت بر معانى خود.
تكليم و تكلّم هر دو بمعنى سخن گفتن است و در اولى مفعول منظور است بخلاف دومى مثل وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْلِيماً نساء: 164. خدا با موسى بطور مخصوصى سخن گفت.
و مثل لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ نباء: 38. سخن نميگويند مگر آنكه خدا اذنش داده است.
كلمه
در قرآن كلمه در قرآن بچند معنى آمده است:
1- لفظ و سخن. يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ توبه:
74. كه مراد كلام كفر آميز است كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِباً كهف: 5.
2- عيسى عليه السّلام إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ نساء: 171. إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ آل عمران: 45. ظاهرا عيسى عليه السّلام از آنجهت كلمة خوانده شده كه وجودش اثر بخصوصى بود از جانب خدا، گر چه مخلوق همه كلمات اللّهاند ولى اين عنايت در اثر بىپدر بودن در عيسى عليه السّلام بيشتر است. بعضى گفتهاند:
علت اين تسميه آنست كه آنحضرت در اثر كلمه «كُنْ» از جانب خدا «فَيَكُونُ» شده است ولى كلمه «كُنْ»