قميص - قاموس قرآن جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 6

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بِالْآياتِ»

آنست كه خدا آنها را نخواهد فرستاد نه اينكه ميفرستد ولى عذابش روى عللى بتأخير ميافتد رجوع شود بالميزان.

بنظر ميايد: علت نفرستادن آيات اقتراحى فقط بى‏فائده بودن است زيرا كه خدا ميدانست در آنصورت نيز ايمان نخواهند آورد نه اينكه در صورت عدم قبول استيصال خواهند شد ظهور آيه در بى‏فايده بودن است و استيصال امم گذشته بيشتر يا همه در اثر عناد و انكار معجزه‏اى بود كه خدا بدون اقتراح مردم بپيامبران داده بود.

در باره شقّ القمر ميشود گفت:

كه كفّار از آنحضرت نخواسته‏اند بلكه مثل قرآن و عصاى موسى براى اثبات نبوت آنحضرت واقع شده است. و اللّه العالم.

قميص

پيراهن. وَ جاؤُ عَلى‏ قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ يوسف: 18. روى پيراهن او خون دروغى آوردند «كذب» بمعنى مكذوب فيه است يعنى خون ديگرى بود بدروغ ميگفتند:

خون يوسف است اين كلمه شش بار در قرآن مجيد آمده و همه در باره پيراهن يوسف عليه السّلام است.

قمطرير

شديد در شرّ. «اقمطّر اليوم: اشتدّ» اصل آن بمعنى جمع شدن و جمع كردن است «قمطر الشّى‏ء» يعنى شى‏ء جمع شد يا آنرا جمع كرد پس يوم قمطرير روزى است كه شرّها در آن رويهم انباشته شده إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً انسان: 10. رجوع شود به «عبس». اين لفظ فقط يكبار در قرآن آمده است.

قمع

وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ حجّ: 21. مقامع جمع مقمعة بمعنى گرز است اصل آن بمعنى ردع و دفع است، زيرا دشمن با آن دفع ميشود يعنى براى اهل آتش گرزهائى است از آهن. در نهج البلاغه خطبه 159 در وصف رسول خدا صلّى الله عليه وآله فرموده: «و قمع به البدع المدخولة» خدا بوسيله آنحضرت بدعتهاى وارده

/ 324