شكستن «قصف الشّىء قصفا: كسره» لازم و متعدى هر دو آمده است فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قاصِفاً مِنَ الرِّيحِ اسراء: 69. راغب گويد: باد قاصف آنست كه هر چه از درخت و بناء در مسيرش باشد ميشكند اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده و گاهى معناى ازدحام ميدهد كه يكنوع دفع و شكستن يكديگر است در نهايه نقل شده چون رسول خدا صلّى الله عليه وآله وارد مدينه شدند يكى از يهود گفت: «تركت بنى قيلة يتقاصفون على رجل يزعم انّه نبى» فرزندان قيله را در حالى گذاشتم كه بر مرد مدّعى نبوّت ازدحام ميكردند.
قصم
شكستن. «قصم العود:كسره و ابانه» چوب را شكست و از هم جدا كرد وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً انبياء: 11. چه بسا