فِي جِيدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ مسد: 5. مسد بر وزن فلس بمعنى تابيدن است «مسد الحبل مسدا: فتله» و مسد بر وزن فرس ريسمانى است كه بقول راغب از شاخه درخت خرما تابيده شده بقولى از هر چيز كه باشد «امرئة ممسودة» زنى را گويند كه آشفته خلق باشد معنى آيه: در گردن او (زن ابى لهب) ريسمانى است از ليف يا شاخه خرما. رجوع شود به «تبب» اين لفظ فقط يكبار در قرآن مجيد يافته است.
مس
دست زدن. رسيدن و يافتن در مجمع گفته مسّ نظير لمس است و فرقشان آنست كه در لمس احساس هست. و اصل مس چسبيدن و شدت جمع است.إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ آل عمران 140. اگر بشما شكستى رسيد بقوم كفّار هم شكستى مثل آن رسيده بود.وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ (أَنْ تَمَسُّوهُنَّ) وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ بقره: 237. مراد از «تَمَسُّوهُنَّ» مقاربت است كه نوعى دست زدن و لصوق است. و مراد از آن در وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ آل عمران: 47. نكاح است يعنى كسى بوسيله نكاح با من نزديكى نكرده است.