وَ لَعِبٌ
عنكبوت: 64. لفظ «لَهْوٌ وَ لَعِبٌ» چهار بار در باره زندگى دنيا آمده است در باره لعب بودن آن در «لعب» سخن گفتيم. تعبير «لهو» در باره دنيا مشعر بر آنست كه زندگى دنيا انسان را از ياد حق و آخرت غافل ميكند چنانكه لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ منافقون: 9.
لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ نور: 37. اين مطلب را روشن ميكند و در بسيارى از آيات هست: وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا ... انعام: 70. پس بايد در زندگى مواظب بود.
لو داراى اقسامى است:
1- مفيد شرطيت است ميان دو جمله و دلالت بر امتناع جواب دارد بجهت امتناع شرط و شرطيت در ماضى است مثل لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا انبياء: 22. اگر در زمين و آسمانها خدايانى غير از خدا بود هر آينه فاسد ميشدند. فاسد نشدهاند زيرا غير از خدا، خدايانى نبوده است.
و اغلب در جواب آن لام آيد چنانكه گذشت و گاهى بدون لام باشد مثل لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ واقعة: 70.
2- حرف مصدرى مثل «ان» مصدريّه و بيشتر بعد از كلمه «ودّ- يودّ» آيد مثل وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ قلم: 9. يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ بقره: 96. كه در هر دو بمعنى ان مصدريّه است يعنى دوست ميدارند اينكه مداهنه كنى مداهنه كنند.
3- بمعنى تمنّى (ايكاش) مثل وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ... سباء: 31. اى كاش ببينى آنگاه كه ستمكاران نزد پروردگارشان نگاه داشته شدهاند.
أَ فَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى. وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى نجم: 19 و 20. روشن است كه هر سه بت از اصنام جاهليت ميباشد. ابن كلبى در كتاب الاصنام ميگويد: لات سنگ مكعبى بود در طائف كه بنى عتاب بن مالك نگهبان آن بوده و بتخانهاى بر آن بنا كرده بودند، قريش و تمام عرب آنرا تعظيم