جامعه ی مدنی و حاکمیت دینی

عبدالحسین خسروپناه

نسخه متنی -صفحه : 215/ 45
نمايش فراداده

سياسى و اجتماعى، چرا در مجلس خبرگان رهبرى فقط از فقها استفاده مىشود؟

اين پرسش به مبانى و بنيادهاى روش شناختى در علوم انسانى و جهت گيرى علوم نيازمند است كه نياز به تفصيل فراوان دارد و لكن به اجمال، نكات ذيل را مورد اشاره قرار مىدهيم؛

اولاً، جهان بينى، ايدئولوژى و فرهنگ و سنت خصوصاً انسان شناسى فلسفى، علمى، دينى و عرفانى بر علوم انسانى تأثير جدى مىگذارد؛ بنابراين با پذيرش انسان شناسى دينى به ناچار جهت گيرى علوم انسانى و تفاوت علوم انسانى اسلامى و غير اسلامى آشكار مىگردد و از اين طريق، خندق عميقى ميان سياست اسلامى و غيراسلامى و نيز مديريت اسلامى و غيراسلامى به وجود مىآيد.

ثانياً، رجوع به منابع دينى و كشف پاره اى از گزاره هاى سياسى، اقتصادى، مديريت و غيره تمايز محتوايى ديگرى در نظام هاى سياسى، اقتصادى، مديريت و غيره را نشان مىدهد.

ثالثاً، مديريت داراى دو بخش مهارتى و معرفتى است؛ بُعد مهارتى به تجربه و عملكرد شخصى مديران بستگى دارد و لكن گزاره هاى ارزشى و هنجارى در متون دينى اسلام، نقش تعيين كننده اى در اركان مديريت يعنى ارزش يابى، نظارت و كنترل تصميم گيرى مديران مؤثر است؛ به همين دليل تفاوت جدى مديريت سكولار به مديريت دينى در قوانين سكولار و قوانين اسلامى تجلى مىيابد.

با توجه به نكات فوق، حضور متخصصان ديگر در مجلس خبرگان لازم است ولى متخصصانى كه با روش اجتهاد در قلمروى مديريت، سياسى، اقتصادى و غيره، خبرويت و تخصص لازم را به دست نياورده اند، جايگاهى در مجلس خبرگان رهبرى نخواهند داشت و تنها بايد از متخصصان